در صدر اسلام، حاکمان سیاست جلوگیری از نقل فضایل امیرالمؤمنین (علیه السلام) و به طور کلی ممنوعیت نقل و کتابت احادیث نبوی را در پیش گرفتند؛ مگر به افراد خاص و به صورت مختصر و با نظارت، اجازه دادند، احادیثی در احکام و واجبات برای مردم نقل کنند؛ همچنین لعن امیرالمؤمنین (علیه السلام) با بخشنامه رسمی، حدود 60 سال در منابر اسلامی انجام میشد و حتی برخی از نامگذاری فرزند خود به نام آن حضرت وحشت داشتند. جعل احادیثی در فضیلت سایر خلفا و دیگران، از طرف حکومت نیز از سیاستهای معاویه بود.
نمونهای از فشارهای حکومت بنی امیه نسبت به نهی از نقل فضایل اهل بیت (علیهم السلام) و مجازات ناقلین فضایل، در ماجرای نصر بن علی که از رجال صحاح سته اهل سنت است، مشخص میگردد؛ وی هم در صحیح بخاری و هم صحیح مسلم و 4 تا سنن و مسانید دیگر آنان روایت از او نقل شده است و ابن حجر میگوید: «ابوحاتم و نسائی و إبن خراش گفتهاند که ثقه است. از احمد بن حنبل هم صداقت او را نقل میکند، بعد میگوید نصر بن علی بالای منبر رفت و گفت پیغمبر دست حسن و حسین را گرفت و فرمود هر کس اینها و پدر و مادرشان را دوست داشته باشد، در روز قیامت با من هم درجه است؛ سپس متوکل دستور داد 1000 ضربه شلاق به او بزنند.»(1)
اگر کسی زنا کرده باشد، 100 ضربه بیشتر به او نمیزنند و کسی که قذف کند، حد قذف از 80 شلاق بیشتر نیست و کسی که فضیلتی از اهل بیت و امیرالمؤمنین نقل کند، 1000 شلاق باید بخورد.
نصر بن علی هم از فقها و بزرگان اهل سنت بود، «عدهای آمدند وساطت کردند و گفتند ایشان از اهل سنت است و اشتباه کرده یا این کاری که شده، کاری است که همه اهل سنت انجام میدهند.»(2)
بنابراین با جستجو در تاریخ مییابیم که سیاست جلوگیری از نقل فضایل امیرالمؤمنین (علیه السلام)، همچنین لعن ایشان با بخشنامه رسمی و حتی جلوگیری از نامگذاری به نام آن حضرت و جعل احادیثی در فضیلت سایر خلفا و دیگران، از طرف حکومت، نتوانست فضایل بیکران حضرت را از بین ببرد و تمام این سیاستها نقش بر آب شد.
پینوشت:
1. ابن حجر، تهذیب التهذیب، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1404 ق، ج 10، ص 384
2. همان.
==========================================
برای مشاهده ی مطلب مرتبط
اثبات عصمت امیرالمؤمنین (ع) در کتب اهل سنت