نویسنده : حسین اکبری ، دانش پژوه مقطع ارشد رشته علوم قرآنی موسسه امام خمینی (ره)
3.توجه به کرامت انسان
اصل کرامت انسانی از اصول اسلام و مورد تأکید آیات و روایات زیادی است. تکریم انسان و شخصیت دادن به او اولین بار در آغاز خلقت انسان به وسیله باری تعالی انجام گرفت؛آنجا که به ملائکه دستور داد تا به انسان سجده کنند و او را اشرف مخلوقات برشمرد. خداوند علاوه بر ارسال فرستادگانی از جنس خودِ انسان برای راهنمایی وی، عقل و تدبیر را نیز در نهاد او به ودیعه گذاشت تا بر دیگر مخلوقات پیشی گرفته و شرافت خویش را بر دیگران نمودار سازد. خداوند در این خصوص میفرماید:
«وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً»(اسراء /70)
و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتین و آنانرا در خشکی و دریا[بر مرکبها] برنشاندیم و از چیزهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خویش برتری آشکار دادیم.
مقصود از تكريم اختصاص دادن به عنايت و شرافت دادن به خصوصيتى است كه در ديگران نباشد. انسان در ميان ساير موجودات عالم خصوصيتى دارد كه در ديگران نيست، و آن داشتن نعمت عقل است،.(طباطبایی، 1417ق ، ج13، ص: 15)
به دنبال تکریم انسان توسط خداوند، نوبت به خود انسانها می رسد که بنای روابط خود را بر تکربم همدیگر قرار دهند به همین جهت قرآن کریم اصل اوّلي در معاشرتها و تعاملات اجتماعي را بر تکریم افراد قرار داده و می فرماید: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» البقرة : 83 و به مردمان سخن نيك گوييد.
این آیه بیانگر يك اصل انساني صرف است و مبنا را بر كرامت انساني قرار ميدهد و بر تعاون و تعاطف بين مردم تأكيد دارد و آنان را از آنچه سبب برانگيخته شدن كراهت و نفرت است دور ميسازد و با اين اصل ثابت ميشود كه اسلام تنها به اعتقاد و عبادت اكتفا نميكند، بلكه به انسانيت و كرامت انسانها نيز توجه تام دارد و راههاي رسيدن به زندگي پرثمر را به آنان نشان ميدهد؛
نقش حُسن خلق در اداره جامعه به قدري است كه به رسول مكرّمصلي الله عليه و آله و سلم ن خطاب ميشود: ﴿فبما رحمةٍ من الله لِنْتَ لهم ولوكنت فَظّاً غليظ القلبِ لانْفضّوا من حوْلك﴾[ سوره آلعمران، آيه 159]؛ به بركت رحمت الهي در برابر مردم نرم و مهربان شدي! و اگر خشن و سنگدل بودي از اطراف تو پراكنده ميشدند.
و در جای دیگر خداوند در وصف رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، بر علم پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم تكيه نميكند، بلكه خلق آن حضرت را به بزرگي ميستايد: «وإنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عظيمٍ» (قلم/4)؛ گرچه خلق انساني، نشأت گرفته از علم عميق است. خود رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم نيز ميفرمايد: «بعثت لاُتمّم مكارم الأخلاق». سرّ اين نكته آن است كه آنچه مردم را بهرهمند ميسازد، خُلق نيكوي رهبران جامعه و مديران امت است، نه صِرْف علم آنان، و به تعبير ديگر، مردم عالمان را در محور عمل آنان ميشناسند و سرّ اينكه محبّت اهل بيت عصمت(عليهمالسلام)، به طور فراگير و عميق در دلهاي مردم جاي گرفته خُلق نيكوي آن بزرگواران است وگرنه بيشتر مردم از معارف بلند ائمه(عليهمالسلام) بهره وافي نميبردند.( جوادی آملی، 1382ق،ص 383)
قرآن کریم خوش خلقی و نرمش در رفتار پیامبر عامل عمده جلب قلوب مردم دانسته و این خوی زیبای ایشان نشان از صداقت و اخلاص و تکریم ایشان نسبت انسانهاست.
پی نوشت:
طباطبايي، سيدمحمد حسين؛ الميزان فى تفسير القرآن، ج9، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسين حوزه علميه، قم ، 1417ق.
جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج5، اسراء ، قم،1382ش.
لینک دریافت قسمت قبلی(قسمت سوم):http://ayehaiezendegi.blogfa.com/post/41
========================================
برای مطالعه ی مطالب مرتبط
مبانی صداقت در سیره سیاسی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)قسمت اول
مبانی صداقت در سیاست اسلامی(قسمت دوم)
مبانی صداقت در سیاست اسلامی(قسمت سوم)
مبانی صداقت در سیاست اسلامی(قسمت پنجم)
مبانی صداقت در سیاست اسلامی(قسمت ششم)