تبیین دقیق معرفت و نگرش صحیح به آن عامل تمدن سازی
علم انسان زمانی مایه تقریب و وحدت میشود که انسان را با نقایص خود آشنا کند که اگر انسان به این آشنایی از نقایص خود برسد دیگر تکفیر، اختلافافکنی و عدم سازش با دشمنان حقیقیاش به خاطر غرور _ یعنی از روی نادانی و رفتار کورکورانه _ نخواهد بود بلکه چون دشمنان او دشمن حقیقت طلبی و گسترش حق و حقیقت هستند و اراده و خواست آنها سقوط و نابودی همهی حقیقت خواهان هست؛ پس ازاینجهت با آنها اختلاف داشته و دشمن می باشد؛
چنین بینش و نگرش عمیقی از دانش، انسان را به اعتقاد و تعریفی حقیقی از علم میرساند؛که همین اعتقاد و نگرش نسبت به علم اولین قدم در تعالی و سعادت است زیرا قدمهای بعدی[۲]، بعد از طی این قدم (با جهد نفس، واسطه قرار دادن اولیاء، توفیق خواستن از پروردگار و پناه جستن به او از شر دشمنان انسی و جنی) میآید پسچنین تعریف و تبیینی از علم تعریف ثواب و برداشتی نافع از علم است.امام خامنه ی در این باره می فرماید:
نگاه اسلام به انسان، به علم، به زندگی بشر، به عالم طبیعت و به عالم وجود، نگاهی است که معرفت نوینی را در اختیار انسان می گذارد. این نگاه، زیربنا و قاعده و مبنای تحقیقات علمی در غرب نبوده. تحقیقات علمی در غرب، در ستیز با آنچه آن را دین می پنداشتند، آغاز شده. البته آنها حق داشتند؛ دینی که رنسانس علیه آن قیام کرد و خط فکری و علمی دنیا را در جهت مقابل و مخالف آن ترسیم کرد، دین نبود؛ توهمات و خرافاتی بود با عنوان دین. دینِ کلیسایی قرون وسطایی، دین و معرفت دینی نبود. بدیهی بود که عقده ها و گره ها در ذهن دانشمندان و نخبگان و زبدگان فکری باقی بماند و برایش راه علاجهای ضددینی و غیردینی پیدا کنند. لذا هنوز چگونگی کنار آمدن علم و دین برای آنها مسأله است؛ لیکن مسأله ی ما این نیست. در جهان بینی ما، علم از دل دین می جوشد و بهترین مشوق علم، دین است. دینی که ما می شناسیم، جهان بینی دینی یی که ما از قرآن می گیریم، تصویری که ما از آفرینش و از انسان و از ماوراءالطبیعه و از توحید و از مشیت الهی و از تقدیر و قضا و قدر داریم، با علم سازگار است؛ لذا تولیدکننده و تشویق کننده ی علم است[۱]
تعریف ناثواب از علم عامل اصلی تکفیر و اختلاف در جامعه
اما اگر محتوای دانش خواهی ما، اغراض دنیوی باشد و بینش و تعریف ما از علم سطحی و کمعمق لحاظ شود انسان عامل اختلاف و تکفیر گردیده و مانع دیگران از حقایق میشود و همین اول قدم انحطاط و سقوط است که اگر توبه و بازگشتی نباشد قدمهای بعدی که افساد و افساک است، برداشته میشود، در این صورت انسان دیگر شیطانی در قالب انسان می گردد[۳].
تنها راه رسیدن به عامل اصلی تمدن سازی
اسلام تنها راه رسیدن به عامل اصلی تمدن سازی یعنی داشتن نگرشی صحیح نسبت به علم و معرفت است، اسلام تنها مکتب جامعی است که طرح و نقشه ی تعالی انسان و جامعه ی اوست، ابعاد و اعماق نگرش و تبیینی که اسلام از هویت علم ارائه می دهد به شرح زیر است:
الف) علم مایه ی عزت و قدرت است:
یعنی علم قدرت آفرین و وسیله ی نفوذ به کائنات و اعماق جهان و هستی است قرآن در این باره ی می فرماید: «یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ»(اى گروه جن و انس، اگر توانستید از کرانههاى آسمانها و زمین (به بیرون) بگذرید، بگذرید، (اما) نخواهید گذشت جز با قدرت و سلطان) [۴] ؛ در حدیثی امام علی (ع) در تعریف علم ، علم را سلطان معرفی می فرماید: «العِلمُ سُلطانٌ ، مَن وَجَدَهُ صالَ بِهِ، ومَن لَم یَجِدهُ صیلَ عَلَیهِ» (دانش، سلطنت و قدرت است، هر که آن را بیابد با آن یورش برد و هر که آن را از دست بدهد بر او یورش برند) [۵] .
ب) علم مایه ی حیات و زندگی است:
یعنی حیات بخش و زندگی و تمدن ساز است در حدیثی امیر المومنین هویت علم را حیات بخش معرفی می فرماید: «العلم حیاه»[۶]، «تکون الحیاه بالعلم»[۷]، «اکتسبوا العلم یکسبکم الحیاه»[۸] زندگی ثمرهی علم و بو سیله ی علم هست یعنی بودن زندگی و کسب کردن آن بهوسیلهی علم است.
ج) علم عامل وحدت و اتحاد جامعه است:
امیر المومنین در حدیثی دیگر هویت علم را وحدت آفرین معرفی می فرماید: «العلمُ نقطهٌ کَثَّرَها الجاهِلُون» (علم، تنها یک نقطه است که نادانها آن را زیاد کردهاند) [۹]؛ یعنی علم مایه تقریب است نه اختلاف؛ لسانالغیب هم دراینباره میفرماید: «جنگ هفتادُ دو ملت همه را عذر بنه ***** چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند»[۱۰]
د)علم عامل تعالی و سعادت انسان و جامعه است:
و همچنین این آیه زیر بیانگر ارزش والای علم و عالم نزد خداوند است: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (خدای تعالی مؤمنان را به یک درجه و کسانی را که به ایشان علم داده شده به درجاتی برتری داده) [۱۱]
بنابراین ظرفیت اسلام برای تمدن سازی به خلاف مکاتب دیگر داشتن چنین تبیین و نگرشی نسبت به علم است که البته این تبیین و تعریف از معرفت وحی فرستاده شده ازطرف خالق و رب انسانها برای تعالی انسانهاست که با صیانت اهل بیت پیامبر و منسوبین عامه و خاصه ی ایشان (ع) از دست تحریف تحریفگران محفوظ مانده تا به دست ما برسد و همین تبیین مکتب شیعه از علم و معرفت به حقیقت نشانه ی حقانیت عقلی این مکتب است.
…………………………………………………………………………………………………………………
[۱] بیانات امام خامنهی -دام ظلله العالی- در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه، در تاریخ ۱۳۸۳/۰۹/۲۶
[۲] مثل تقوی، ذکر، عمل صالح و حسنات و…
[۳] که چنین عقوبتی ثمرهی تعریف ناثواب و برداشتی غیرحقیقی از علم است.
[۴] قرآن،سوره : الرحمن، آیه ی ۳۳
[۵] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۳۱۹.
[۶] معجم الفبایی غرر و درر الحکم، علیرضا برازش،۱۳۷۱، ص ۱۹۵۹.
[۷] همان، ص ۷۷۶.
[۸] همان، ص ۱۹۶۳.
[۹] معجم المؤلفین ، عمر کحاله ، ج ۲ ، ص ۱۷۳ .
[۱۰] دیوان حافظ، حافظ شیرازی، سروش،۱۳۹۱، غزل ۱۸۴ بیت ۴.
[۱۱] قرآن،سوره : المجادله، آیه ی ۱۱
---------------------------------------
برای مشاهده ی مطلب مرتبط
موانع تمدن سازی بر مبنای معرفت توحیدی اسلام