گرچه رؤیت حضرت مهدی7 در دوران غیبت صغری برای نوّاب خاص و برخی از شیعیان وجود داشت و گهگاه دیدارهایی صورت میگرفت، اما به دلیل مشکلات سیاسی، هر یک از نوّاب اربعه در زمان خود موظف بودند از بردن نام حضرت و افشای محل و مکان او در سطح عمومی خودداری ورزند؛ زیرا در غیر این صورت جان امام از سوی حکومت وقت به خطر میافتاد، این سیاست استتار و پنهانکاری، دقیقاً بر اساس دستور و راهنمایی خود امام صورت میگرفت، چنانکه روزی بدون این که سؤالی از حضرت در این باره شده باشد، توقیعی به این مضمون خطاب به نایب دوم خود محمّد بن عثمان صادر کرد: «کسانی که از اسم من میپرسند، باید بدانند اگر سکوت کنند بهشت و اگر حرفی بزنند، جهنم در انتظار آنان است؛ چه اینان اگر بر اسم واقف شوند آن را فاش میسازند و اگر از مکان آگاه شوند، آن را نشان میدهند».[1] همچنین روزی عبدالله بن جعفر حمیری و احمد بن اسحاق اشعری که هر دو از بزرگان اصحاب امامان و از شیعیان برجسته و صمیمی بودند، در دیداری که با عثمان بن سعید (نایب اول) داشتند از وی پرسیدند که آیا جانشین امام عسکری را دیده اید؟ وی پاسخ مثبت داد از نام آن حضرت پرسش کردند که وی از گفتن آن خودداری کرد و گفت: بر شما حرام است که در این باره پرسش کنید و من این سخن را از پیش خود نمیگویم؛ زیرا اختیاری ندارم که حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کنم، بلکه این دستور خود اوست؛ زیرا حکومت (عباسی) بر این باور است که امام عسکری7 درگذشته و فرزندی از خود باقی نگذاشته است و اگر اسم امام فاش شود مورد تعقیب قرار میگیرد، خدا را در نظر بگیرید و از این بحثها خودداری کنید.[2] باز در زمان نیابت ابوالقاسم حسین ابن روح نوبختی از ابوسهل نوبختی که از بزرگان شیعه بود، سؤال کردند که چگونه تو به این سِمَت انتخاب نشدی و حسین ابن روح انتخاب شد؟ وی پاسخ داد: آنان که او را به این مقام برگزیدهاند، خود داناترند، کار من برخورد و مناظره با مخالفان و دشمنان است، اگر من همانند حسین بن روح مکان امام را میدانستم شاید اگر در فشار قرار میگرفتم، محل او را نشان میدادم، ولی اگر امام زیر عبای حسین ابن روح پنهان شود چنانچه او را قطعه قطعه هم بکنند، هرگز لباس خود را کنار نمیزند.[3] 4. پاسخگویی به سؤالات فقهی و مشکلات عقیدتی حوزه فعالیت نوّاب اربعه تنها به مواردی که برشمردیم محدود نمیشود؛ بلکه دایره فعالیت آنها شامل پاسخگویی به همه گونه سؤالات فقهی و شرعی، حل مشکلات عقیدتی و نیز مبارزه علمی با شبهاتی میشد که مخالفان مطرح میکردند و از این راه در تضعیف عقائد و پریشانی فکری شیعیان میکوشیدند. نوّاب خاص، این وظایف را با استفاده از آموزشهای امام و دانش بسیار بالایی که داشتند به بهترین وجه انجام میدادند. نگاهی گذرا به کارنامه نیابت و سفارت این چهار شخصیت بزرگ، ابعاد گسترده کوششها و موفقیتهای آنان را در این زمینه نشان میدهد. آنان از یک سو، وسوسههای مربوط به انکار وجود امام را، از راههای گوناگون خنثی میکردند و در این راستا، گاه ناگزیر میشدند تا پرده از دیدارهای سرّی خود با امام بردارند و گاهی نیز توقیعی از سوی حضرت در این باره صادر میشد و امام در دفع شبهات مزبور به کمک آنان میشتافت. از سوی دیگر، سؤالات فقهی و شرعی شیعیان را به عرض امام رسانده پاسخ آنها را گرفته و به مردم میرساندند.[4] به عنوان نمونه میتوان از توقیعی نام برد که توسط محمّد بن عثمان صادر شده و طی آن به پرسشهای، اسحاق بن یعقوب در زمینههای گوناگون پاسخ داده شده است. همچنین میتوان از توقیع مفصلی یاد کرد که در پاسخ به سؤالات نماینده مردم قم (محمّد بن عبدالله بن جعفر حمیری) صادر گردیده است.[5] از اینها گذشته، گاه نواب اربعه مناظراتی با مخالفان انجام داده و آنان را محکوم میساختند و تاکید میکردند که این پاسخها را از امام آموختهاند. چنانکه حسین ابن روح نوبختی، نایب سوم در یک مجلس مناظره، پاسخ شخصی را که شبههای در مورد شهادت امام حسین7 مطرح کرده بود، به صورت گسترده بیان نمود و فردای آن روز با اشاره به پاسخ مزبور، به یکی از شیعیان که فکر میکرد پاسخها تراوش فکری خود اوست اظهار داشت: اگر از آسمان سقوط کنم و طعمه مرغان هوا شوم، یا باد تندی مرا به محل دوری پرتاب کند، در نظرم بهتر از این است که در دین خدا رأی و نظر شخصی خود را اظهار کنم، مطالبی که دیروز شنیدی از حجّت خدا شنیده شده است. همچنین وی در پاسخ به پرسش یکی از متکلمان زمان در مورد عامل شهادت امام موسی بن جعفر7 و این که آیا پیشوایان معصوم همه با شمشیر یا با مسمومیت درگذشتهاند و نیز راز برتری حضرت فاطمه3 نسبت به دختران دیگر پیامبر اسلام6، توضیحات روشن و قانع کنندهای داد که تحسین دانشمند و متکلم مزبور را برانگیخت و گفت: در این باره پاسخی از این بهتر و کوتاهتر از کسی نشنیدهام.[6] [1]. کمال الدین شیخ صدوق، ص44؛ سیره پیشوایان، ص683؛ غیبت شیخ طوسی، ص222. [2]. غیبت شیخ طوسی، ص144. [3]. سیره پیشوایان، ص684، به نقل از بحار الانوار، ج51، ص359؛ شناخت امام عصر7 (مولوی نیا)، ص59. [4]. شناخت امام عصر7، ص61./ عيد تاعيد/ولادت تاظهورحضرت مهدي عج/علي اصغرصرفه جو/ص122 [5]. سیره پیشوایان، ص687 و 688 به نقل از غیبت شیخ طوسی، ص229 و 236. [6]. همان، ص690 به نقل از غیبت شیخ طوسی، ص244 و ص248.