حق قابل گذشت نیست
بس که گریه کرده بود، چشمهایش تار میدید. سردردش شدت گرفت. با دستمالی سرش را بست.
همسر دلسوز و مظلومش وارد شد. این روزها نگاهش را میدزید. با خود فکر کرد.
_عزیز من تو چرا شرمندهای اونا که حق من و تو رو خوردن باید خجالت بکشن.
با صدایش متوجه کلافگی او شد.
_خانومم، اونا که دلتو شکستن، اومدن عذرخواهی کنن. اجازه میدی؟
دلش راضی نمیشد آنها را ببیند. نه به خاطر خودش. به خاطر همسرش که بیحرمت شده بود اما به تدبیر مرد روبرویش اعتماد داشت.
_خونه خونهی خودته. هر جور صلاح بدونی.
وارد شدند. عذرخواهی کردند و ابراز پشیمانی. سعی کرد به مهمانی که همسرش راه داده بی حرمتی نکند.
_اذیت و ناراحتم کردین؛ پس گله شما رو به پدر میکنم. نمیگذرم ازتون.
پشیمانی وقتی معنا داشت که اشتباه را جبران میکردند. فقط حرفی میزدند. حق ولایت همسرش که قابل گذشت نبود. بود؟
#زینتا
#زندگی_فاطمی
#همسر_خوبم اولویت همیشگیام
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
مطالب مرتبط
درد و امید؛ زندگی فاطمی - پویش همسر خوبم میراث-ادب ؛ پویش همسر خوبم تولید پوستر پویش همسر خوبم؛ زائر طوس ضامن آهو؛ تولید پوستر پویش همسر خوبم زمین خوردن؛ تولید پوستر پویش همسر خوبم پدری متفاوت؛ تولید داستانک زندگی فاطمی - پویش همسر خوبم لطافت روح زن؛ تولید پوستر پویش همسر خوبم سختگیری؛ تولید پوستر پویش همسر خوبم قهرمان؛ تولید پوستر پویش همسر خوبم الرجال قوامون؛ تولید پوستر پویش همسر خوبم استحکام خانواده؛ تولید پوستر پویش همسر خوبم