در مراتب توحید بیان شد که خدا در افعالی که انجام می ده به کمک و یاری کسی نیاز نداره و خودش به تنهایی و مستقلا کارهاش رو انجام می ده. اما مخلوقات دیگه هیچکدوم این قدرت رو ندارند که به صورت استقلالی کاری رو انجام بدن، بلکه اونها قدرت و توانایی و استعداد و... خودشون رو از خداوند متعال گرفتند و توسط این وسایل کارهاشون رو انجام می دن.
به عبارت ساده تر خدا با در اختیار گذاشتن وسایل مورد نیاز مخلوقات در همه کارهاشون شریک شده و همه کارها رو می شه به نحوی به خدا نسبت داد.
اما برخی از افرادی که دقت کمی دارند و توانایی تحلیل این مساله رو ندارند گمان کردند که انسان این وسط هیچ اختیاری نداره. حتی اگر سرش رو به سمتی برمی گردونه و یا دستی بلند می کنه و یا نوشته ای رو می نویسه یا می خونه همه این ها فقط و فقط کار خداست و بنده ها هیچ تاثیر و دخالتی توی این قضایا ندارند.
کار این افراد حتی به جایی رسید که گفتند برای مثال عادت خدا این شده که همزمان با خوردن آب، حس سیراب شدن رو در ما به وجود بیاره وگرنه خود آب تاثیری در سیراب شدن ما نداره.[1]
اصطلاحا می گیم این افراد قائل به «جبر» هستند.
در مطالب بعدی کمی در مورد جبر و اختیار و تفویض صحبت می کنیم.
[1] برای مطالعه بیشتر به کتاب آموزش عقاید آیت الله مصباح صفحه 143-145 مراجعه کنید