مصلحت خداوند بر این واقع شده که دوازدهمین حجّت الهی در پس پرده ی غیبت قرار گیرد و غیر او خود خدا کسی از اسرار و رموز آن آگاهی ندارد و عقل بشر قدرت این را ندارد که به اسرار آن پی ببرد. عبداللّه بن فضل هاشمي روايت كرده كه از امام صادق(عليه السّلام) شنيدم كه ميفرمود: «همانا براي «صاحب الامر» غيبتي تخلف ناپذير است، به طوري كه اهل باطل در آن ترديد ميكنند.
عرض كردم: يابن رسول اللّه! چرا غيبت ميكند؟
فرمود: به علّتي كه به ما اجازه ندادهاند ان را آشكار سازيم.
عرض كردم: چه حكمتي در غيبت اوست؟
فرمود: همان حكمتي كه در غيبت حجّت هاي پيش از او بوده است. حكمت غيبت قائم بعد از آمدن خود او ظاهر ميشود،چنانكه حكمت سوراخ كردن كشتي توسط خضر(ع) و كشتن آن بچه و تعمير ديوار، براي حضرت موسي(عليه السلام) ظاهر نگشت، مگرموقعي كه خواستند از هم جدا شوند.» (1)
با توجه به این روایت می فهمیم که اسرار غیبت حضرت مهدی فقط برای خداوند آشکار است و غیر از ایشان _حتّی معصومین_ کسی به اسرار غیبت واقف نمی باشد. اما با این وجود می توان با توجه به برخی از روایات این را فهمید که آزمایش مردم یکی از فلسفه های غیبت حضرت مهدی سلام الله علیه می باشد.
رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) ميفرمايد: «ذاك الّذي يغيب عن شيعته و اوْليائه غيْبةً، لا يثْبت فيها علي القوْل بامامته الاّ من امْتحناللّه قلْبه للاْيمان».(2)
او (امام زمان ـ عليه السلام ـ ) كسي است كه از ياران و شيعيانش غايب ميشود، غيبتي كه در آن غيبت كسي در اعتقاد به امامت حضرت ثابت نميماند، مگر كسي كه خدا قلبش را به ايمان آزموده باشد.
.........................
[1]. بحارالانوار، ج 51، ص 366.
[2]. همان، ص 349 به نقل از غیبت شیخ طوسی و احتجاج و کمال الدین.