نگاه مکعبی؛ ضرورت درک چندبُعدی در بحرانهای سیاسی
اینجا برق رفته است و تاریکی میتواند آدمی را مجبور کند تا بهدنبال نور بگردد.
در ذهنم جرقهای خورد و نورش را دنبال کردم؛ حاصلش شد همین چند خطی که نوشتم. نگاه مکعبی داشتن یعنی اینکه هر موضوعی را از جوانب مختلف ببینیم و بررسیاش کنیم.
یعنی تحتتاثیر یک ورِ موضوع قرار نگیریم. یعنی همهچیز را با هم مدنظر قرار دهیم.
داشتن این نوع نگاه، خیلی سخت است چرا که احساس، عواطف، عقیده، اهداف و انگیزهها میتوانند ما را مجبور به ندیدن بخشی از جریان کنند و یا بالعکس متمایل به پُررنگ دیدن بخشی دیگر.
البته باید یادآوری کنم که منظور از نگاه مکعبی داشتن، این نیست که با همه موافق باشیم؛ هم با آنکه میگوید شب است و هم با آنکه میگوید روز.
بلکه منظور، رصد صحیح و بدون تعصب جریانات است.
در این نگاه، طلبهی شهیدی که برای آرمانش به شهادت میرسد دارای ارزش است و کودکی که در یک حادثه خانوادهاش را از دست میدهد عزیز؛ اما در همین نگاه، کسانی که در جبههی مقابل ناخواسته مورد ظلم قرار میگیرند نیز عزیزند.
آنها که بیگناه کشته میشوند، بیگناه مورد حمله و هجمه قرار میگیرند و یا به فرض گناهکار بودن، عدالت و انصاف در برابرشان رعایت نمیگردد.
بارها فرمودهاند و فرمودهاید که الان وقت نقد نیست. اما من معتقدم نقد به موقع میتواند از آسیبهای بعدی در شرایط بحران، جلوگیری کند.
لااقل در شرایطی که تمام دوربینها روی تکتک حرکات و سکنات نیروهای پلیس و بسیج و امنیت زوم شده است وقت سهلانگاری، خشم مذموم و رفتار تلافیجویانه نیست.
معترضان اگرچه خشمگیناند؛ اما هنوز مهربانی را باور دارند.
نیروی تامین امنیت در جامعه نیازمند مدیریت هوشمندانهای است تا بهانه دست دشمن ندهد و این مدیریت را الان لازم دارد نه بعد از آرام شدن اوضاع.
*میان اغتشاش و اعتراض مرز قائل شدهام.