معجزه‌ای در آغوش مریم
خداوند متعال می فرماید:
«مریم از خانواده اش کناره گرفت و دور از چشم دیگران بود که فرشته ای را به سوی او فرستادیم و او به صورت بشری برا ی مریم متمثّل شد.
مریم گفت: از تو به خدا پناه می برم.
فرشته گفت: من مأمور پروردگار توام تا بچه ای پاک به تو ببخشم.
مریم گفت: چگونه من می توانم فرزند داشته باشم در حالی که من بدکار نبوده ام و دست مردی به من نرسیده است؟
فرشته گفت: پروردگارت چنین گفته و این برای او آسان است و این برای آن است که نشانه ای برای مردم باشد و رحمتی از طرف ما. پس مریم باردار شد و چون زمان زائیدنش فرا رسید از مردم کناره گرفت و به درخت خرمائی پناه برد
و با خود گفت: ای کاش پیش از این می مردم و به فراموشی سپرده می شدم و در این هنگام بود که صدائی شنید که ای مریم پروردگارت چشمه ای را از زیر پای تو جاری نمود و می توانی شاخه ی خرما را بتکانی و از خرمای تازه ی آن استفاده کنی، پس بخور و بیاشام و چشم روشن باش و اگر انسانی را دیدی بگو من برای خدا نذر کرده ام و با کسی سخن نمی گویم.
پس مریم همراه بچه اش به خانواده اش برگشت.
آن ها گفتند: ای مریم چه داستان دروغی را می بافی؟!
ای خواهر هارون پدر و مادرت مردم بدکاری نبودند.
مریم به فرزندش اشاره کرد، آن ها گفتند: چگونه با کودکی در گهواره سخن بگوئیم؟!
در این جا بود که آن کودک به سخن آمد و گفت: من بنده ای از بندگان خدا هستم که مرا پیامبر خود قرار داده و به من کتاب عنایت کرده و مرا مبارک قرار داده و به نماز و زکات و نیکی به مادرم مادام حیات مرا وصیّت کرده است.
این چیزی است که در قرآن کریم درباره ی مریم، مادر حضرت عیسی آمده است و ما پیش از این و در شرح نام گذاری سوره ی آل عمران نیز به سرگذشت حضرت مریم اشاره کردیم و گفتیم که مریم دختر عمران بوده و عمران از فرزندان سلیمان بن داود بوده است و زن عمران که حنّه یا مرثاد نام داشته مدّتی از عمرش را بچّه دار نمی شده و لذا تصمیم گرفت که نذری کند تاشاید بچّه دار شود و نذرش این بود که اگر بچه دار شود او را خادم بیت المقدّس قرار دهد و نذر او پذیرفته شد.
ولی هنگامی که زائید شگفت زده شد زیرا دید نوزادش دختر است و دختر در آن زمان نمی توانست به عنوان خادم بیت المقدّس پذیرفته شود.
از این رو با حسرت گفت: خدایا من او را دختر زائیدم.
ولی معذالک او را نزد علما و مسئولین بیت المقدّس برد و او را به آنان سپرد و همانطور که گذشت آنان برای تعیین سرپرست آن کودک به قرعه پناه بردند و قرعه به نام زکریّا درآمد و زکریّا سرپرستی او را به عهده گرفت و حجره ای را به او اختصاص داد و هنگامی که از آن بیرون می رفت، درب آن را قفل می کرد و کلیدش را همراه خود می برد ولی گاهی که وارد حجره ی مریم می شد میوه هائی را در نزد او می دید که مربوط به آن فصل نبود و از این رو روزی از مریم پرسید این ها را چگونه بدست آوردی؟
مریم در پاسخ گفت: آن ها از نزد خداوند متعال آمده اند زیرا اوست که به هر کس که بخواهد بدون حساب روزی می دهد.
مریم زیر نظر حضرت زکریّا رُشد کرد و به حدّ بلوغ رسید و در چند جای قرآن کریم خداوند متعال از او به نیکی یاد کرده و او را برگزیده ی زنان جهانیان دانسته است،
ولی در این که چگونه او حامله شده و در کجا جبرئیل برای او تمثّل پیدا کرده و تمثّل جبرئیل برای او چیست؟
اختلاف شدیدی شده و هر کسی به پندار خود سخنی گفته است که نمی توان آن گفته ها را پذیرفت و طبیعی هم همین است.
مطالب مرتبط
علت نامگذاری سوره مریم
