این بسته محتوایی مربوط به پرونده ویژه « نور امید » است

بابت انتشار مطالب با ذکر منبع (بانک محتوای مذهبی مرسلون) متشکریم

امیدوار کردن افراد توبه کار، در عرصه تبلیغ

مبلغین دین علاوه بر ارتباط داشتن با مومنین و اهل مسجد، طبعا با انسان های غفلت زده و جاهل(و حتی معاند) نیز برخورد دارند، یکی از شییوه های تبلیغ دین، برخورد دوستانه با افراد گناهکار و دادن امیدواری به آنان است. «بگو: اى بندگان من كه در جنايت به خويش (به واسطه گناه) از حد گذشتيد، از رحمت خدا نوميد مگرديد.»[ زمر/53] مطابق این آیه، وقتی خداوند اینگونه با روی باز از توبه کاران استقبال می کند، مبلغ دین نیز باید همینگونه باشد.


البته غالب مبلغین با افرادی که ممکن است خطا و اشتباهی مرتکب شده باشند، رفتاری اسلامی دارند و آنها را بقول معروف تحویل می گیرند. اما نکته ای که حائز اهمیت است اینکه، مبلغ دین باید اعتماد اشخاص را جلب کند و افراد فکر کنند که روحانی مبلغ، محرم اسرار آنان است(در حد متعارف) و می تواند با خوشرویی و تخصص، راهی را جلوی پای آنان قرار دهد تا انشاءالله از اشتباهات خود فاصله بگیرند.


تولیدگر محتوا : حیدری

بارگذاری شده در : 1401/10/05

​مشکت صد پاره شده


مشکت صد پاره شده

قلبم آواره شده

رفتی و برادر تو 

بیچاره شده 


با نوای محمود کریمی


تولیدگر محتوا : عاشورا هنوز شب نشده...

بارگذاری شده در : 1401/10/05

​مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده


​مشکت صد پاره شده

قلبم آواره شده

رفتی و برادر تو

بیچاره شده


با نوای محمود کریمی


تولیدگر محتوا : عاشورا هنوز شب نشده...

بارگذاری شده در : 1401/10/05

راهکارهای غلبه برترس درامربه معروف ونهی ازمنکر


خادم شهدا

راهکارهای غلبه برترس درامربه معروف ونهی ازمنکر
/قسمت/راهکار

برادر و خواهری که می‌گویی از تذکر می‌ترسم؛ حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرماید: "امر به‌ معروف و نهی‌ از منکر به رزق و عمر تو آسیب نمی زند." 
 اعتماد کن به امیرالمومنین(علیه‌السلام).

داستان کوتاه
تو دبیرستان استاد اخلاقی داشتیم به نام خانم تقوی، خدا حفظشون کنه، همین بنده خدا جرقه تذکر دادن رو تو ذهنامون زد و به ما جرأت تذکر دادن رو داد
 یه روز بچه ها ازش پرسیدن چطوری باید تذکر بدیم؟ چطوری شروع کنیم؟
  گفت: شما شروع کنید خودتون میفهمید!
  این یه واقعیته... تا شروع نکنی نمیفهمی باید چطور شروع کنی
 کافیه اول سلام کنی ... همین میتونه یه شروع خوب باشه
 رفقای عزیز!
 ناامیدی و ترس از شیطانه، پس شیطون رو لعن کنید و از همین الان شروع کنید
 بسم الله...

#مطالبه گری #تولیدی_کامل 
#امربه معروف


تولیدگر محتوا : مختاری

بارگذاری شده در : 1401/10/05

نسبت به سرنوشت اطرافیانمون بی‌تفاوت نباشیم

 

هيچكس نميتونه كسی رو تغيير بده، اما ميتونه دليل تغيير يک نفر بشه …

نسبت به سرنوشت اطرافیانمون بی‌تفاوت نباشیم

#تولیدی | #پروفایل 


تولیدگر محتوا : مختاری

بارگذاری شده در : 1401/10/05

شناخت عوامل تربیت

به نام خدا

موضوع: شناخت عوامل تربیت:

مباحث تربیتی یکی از بنیادی ترین مباحث علوم انسانی، و یکی از ارزنده ترین مباحث اجتماعی، سیاسی است که با بسیاری از مباحث دیگر رشته های علوم ضروری، ارتباط تنگاتنگ دارد.

اگر یک کودکی تربیت درست نشود قطعاً آثار مخرب این تربیت نشدن را درجوانی باید انتظار کشید لذا  ما می بینیم یکی   از صفات خداوند متعال، (رب العالمین) می باشد و در قرآن کلمۀ (رب) از واژه هایی است که 1002 مرتبه بکار رفته است و این همه تکرار یک کلمه در قرآن بسی جای تأمل دارد.

رب، یعنی کسی که در رشد و پرورش چیزی نقش داشته باشد، و خداوند در سوره حمد، خودش را پرورش دهندۀ عالَم معرفی کرده است. لذا هدف اساسی همۀ پیامبران الهی تربیت درست بشری بوده است.

با شناخت عوامل تربیت یک انسان می توان، عواملی که نادرست می باشند را تصحیح کرد که بتوان یک جامعه تربیت شدۀ درست، را انتظار داشت.

عامل اوّل: پدر و مادر

آموزشگاه آغازین هر فردی، خانه و خانواده است، این خانواده می تواند عاملی اساسی تربیت درست و هم عامل اصلی انحراف و آلودگی های فکری کودکان گردند، امام علی(علیه السلام) در این رابطه می فرماید:(حق فرزند بر والدین این است که آنها فرزند را خوب  تربیت کنند.1)

و آنقدر این تأثیر تربیت والدین را مهم می داند که می فرمایند:(دوستی میان پدران سبب خویشاوندی میان فرزندان است.2)

این سخن گوهربارِ امیرِ کلام می فهماند،که رفتار والدین برای یک فرزند الگو و معیار می شود، و در آینده این الگو می شود معیار زندگی فرزندان.

عامل دوّم: خانواده

خانواده یک جامعۀ کوچک است که یکی  از عوامل مهم تربیتی می باشد که فرزندان از اعضاء خانواده الگو می گیرند و رنگ می پذیرند. از این رو امام علی(علیه السلام) سفارش می کنند که با خانواده های خوب، اصیل و صالح روابط دوستانه برقرار کنید.(روابط خود را با افراد با شخصیت و اصیل و خانواده های صالح و خوش سابقه برقرار کن.3)

عامل سوّم: معلّم،آموزگار

امام علی(علیه السلام) در تأثیر چشمگیر آموزگار به مالک اشتر می فرمایند:(در جلسات درس دانشمندان زیادی به گفتگو بنشین و با اندیشمندان نیز بسیار به بحث و بررسی بپرداز که وضع کشورت را اصلاح می کند.4)

با توجه به این کلام نورانی و آنچه امروزه ما می بینیم، می توان این نتیجه را گرفت که بعد از والدین و خانواده، آموزگار یکی از عوامل اصلی تربیت فرزندان می باشد به گونه ای که شاگرد بیشتر دوست دارد خودش را شبیه معلّم ، استاد خود کند، نوجوانانی را در جامعه می بینیم که به کلاس موسیقی می روند تا بتوانند بنوازند (که این خود یک هنر خوبی است) ولی بعد از مدتی مشاهده می شود که حتی طرز پوشش او هم مثل استادش شده است.

عامل چهارم: جامعه

والدین در انتخاب محیط و محلۀ زندگی دقت کنند.

در قرآن وقتی از جهنمیان پرسیده می شود که:(از نظر دینداری در چه حالی بودید آنها می گویند که ما در زمین ضعیف بودیم، فرشتگان می گویند آیا زمین خدا وسیع نبود تا در آن معاجرت کنید؟5)

جالب تر این است که تعبیر اولیه قرآن در این آیه از اینگونه افراد که برای پیشرفت، ترقّی مهاجرت نکردند، این است که آنها (ظلم کننده به خودشان) هستند.

پس محیط مثل خون در وجود فرزندانمان می باشد و باید خون کثیف را تا قبل از اینکه باعث بسته شدن رگهای قلب شود، تصفیه کنیم تا دچار سکته قلبی نشویم.

عامل پنجم: دوست

از قدیم یک ضرب المثلی همیشه بین مردم رواج داشته و آن این است که: اگر دو اسب را کنار هم ببندی اگر همرنگِ هم نشوند قطعاً همخوی می شوند.

حواسمان به دوستانِ فرزندانمان باشد.

امام علی(علیه السلام) دوستی با چهار دسته را منع می کنند؛ دوستی با احمق، بخیل، فاسد، درغگو، که باعث می شود، فرزند هم مانند او شود.

یک سیب فاسد، تمام سیب های سالم یک جعبه را فاسد می کند.

1ـ نهج البلاغه حکمت 399

2ـ محاضرات الادباء ج 1 ص 157

3ـ تحف العقول ص 126

4ـ نهج البلاغه نامه 53

5ـ سوره نساء آیه 97


تولیدگر محتوا : عماریاسر

بارگذاری شده در : 1401/10/05

چهار ویژگی اساسی نقد شونده

به نام خدا

موضوع:چهار ویژگی نقد شونده:

برای اینکه بتوان یک زمینی را بعنوان زیربنای یک خانه قرار داد و بتوان از آن زمین استفاده های فراوانی کرد از ساختن خانه تا کشت دانه در آن و....

باید آن زمین دو ویژگی را دارا باشد.

1ـ خیلی سفت ومحکم نباشد که نتوان آن را حفر کرد برای فنداسیون و پِی یک ساختمان یا نتوان آن را شخم زد برای کشت دانه.

2ـ خیلی هم نرم و شل نباشد مثل ماسه های لب ساحل که نتوان چیزی بر آن بنا کرد.

یک فرد هم که بخواهد پیشرفت علمی و عملی کند باید خود را در منصۀ نقد دیگران قرار دهد تا بتواند به نقاط ضعف خود آگاهی پیدا کند.

کسی که می خواهد نقد شود و این نقد را برای خود یک پلِ ترقی می داند باید چهار ویژگی اساسی نقد شونده را داشته باشد.

1ـ داشتن گوش شنوا و روحیۀ حق پذیری: کسی که در پی کمال و ترقی می باشد باید خودرا ارزیابی کند و کاستی های خود را بر طرف کند ولی باید از یک نکته غافل نشود و آن اینکه نفس او بسیار استاد است وچه بسا عیب های او را بپوشاند و یا لااقل کم رنگ جلوه دهد ،به قول قدیمی ها (هیچ ماست فروشی نمی گه ماستم ترشِ)

برای اینکه در این ورطۀ هولناک نیفتد باید خود را در انظار ناقدین خوب بگذارد تا او را نقد کنند و از نقد آنها استفاده کند.

در آیۀ 18 سورۀ زمر یکی از صفات بارز بندگان خوب خدا را داشتن گوش شنوا و روحیۀ حق پذیری معرفی کرده است.

(بندگان مرا بشارت ده همان کسانی که سخنان را می شنوند واز نیکوترین آنها پیروی می کنند آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده وآنها خردمند هستند.)

2ـ پرهیز از نقد متقابل: خیلی دیده شده وقتی کسی نقد می شود بجای اینکه به دنبال پاسخی برای نقدها بگردد اگر نقد وارد نباشد و یا قبول کند اگر نقد وارد باشد، به بررسی آثار ناقد ومطالعه زندگی او پرداخته تا عملی نادرست پیدا کند و آن را به رُخ ناقد بکشد تا دیگر نقد نکند.

متأسفانه این روحیه در بسیاری از صنوف دیده می شود و لذا دیگر کمتر کسی جرئت به نقد سازنده پیدا می کند.

در تفسیر آیۀ  24 سورۀ عبس (انسان باید به خوراک خود بنگرد)

امام باقر علیه السلام فرمودند:منظور از طعام در این آیه این است که شخص علمش را از که می گیرد.

به نظر میرسد منظور امام این است که به اصل گوینده توجه کن که اگر از روی خیرخواهی و دلسوزی نقدی میکند، در صدد آگاهی دادن به شماست، نه اینکه بخواهیم تمام ابعاد اخلاق فردی و اجتماعی او را مورد بررسی قرار دهیم تا یک عیبی پیدا کنیم و آن را پیراهن عثمان کنیم.

3ـ پاسخگوئی با دلایل موجه:  اگر کسی ما را نقد می کند و نقد او هم وارد نیست چون به لایه های پنهان گفتار ما توجه ای ندارد. بهترین راه این است که با احترام و دلائل موجه او را از ساختار قوی وغنی گفتار خود آگاه سازیم وببینیم که دلائل ما برای نقدکننده قابل قبول است یا نه؟

که این باعث گفتگو بهتر وسازنده می شود.

ما در قرآن می بینیم که مردمی که در مقابل انبیاء ایستادند وبا آنها مخالفت کردند، یک دلیلی موجه برای مخالفتشان اقامه نکردند و ایشان را که انسانهای دانا و پاک زمان خود بودند را محکوم به سفاهت، دروغگو بودن جادوگر بودن،شاعر بودن می کردند، لذا هیچ وقت سخنان انبیاء که همان سخنان پروردگار بود در ایشان اثر نکرد چون(عقل داشتند ولی تفکر نمی کردند وگوش داشتند ولی شنوا نبودند و چشم داشتند ولی بینا نبودند. اعراف179)

4ـ بردباری و سعۀ صدر:  نقد شونده در هنگام نقد شدن باید بگذارد سخن ناقد تمام شود و بعد شروع به سخن کند.

و این خود نشانۀ سعۀ صدر می باشد. هنگامی که خدا حضرت موسی را امر کرد که فرعون را به توحید دعوت کند اولین خواسته ای که موسی از خدا داشت سعۀ صدر بود.(پرورگارا به من سعۀ صدر بده. طه25)

که این سعۀ صدر باعث جذب ناقد می شود.

باید در نظر داشت که همیشه نقد وارد نیست ولی اگر با گشاده روئی و سعۀ صدر ما مواجه شود قطعا سخن ما را خواهد پذیرفت، ولی اگر تند خوئی کنیم نتیجۀ برعکسی را باید انتظار داشته باشیم.


تولیدگر محتوا : عماریاسر

بارگذاری شده در : 1401/10/05

شیشه در همسایگی عطر خوشبو می‌شود.

شیشه در همسایگی عطر خوشبو می‌شود



تولیدگر محتوا : صالحی

بارگذاری شده در : 1401/10/05

چکار کنم قلبم زنگ نزند

راه های مبارزه با زنگار گرفتن قلب برای اینکه از خدا و عبادت دور نشویم



تولیدگر محتوا : محمد حامی

بارگذاری شده در : 1401/10/05

نسیم رحمت و کمال الهی

هر چه در زندگی داریم از رحمت خدا است قدر داشته هامون را بدانیم این بدن سالم این همه نعمت همه از رحمت الهی است


تولیدگر محتوا : محمد حامی

بارگذاری شده در : 1401/10/05

گناهی بزرگتر از خود گناه

موشن کلیپی با موضوع گناه نا امیدی از بخشش گناه توسط خداوند


تولیدگر محتوا : محمد حامی

بارگذاری شده در : 1401/10/05

درگاه الهی

به درگهت آمدم، ردم مکنی.


تولیدگر محتوا : صدف

بارگذاری شده در : 1401/10/05

توسل؛ قسمت اول

 

#و_آنڪه_دیرتر_آمد


#قسمت_اول


نام من میرزا حسین است و شغلم کتابتـــــ


چهارده ماه پیش به بیماری سختی دچار شدم و دست به دامان ائمه شدم که اگر از این بیماری نجات پیدا کنم در ۱۴ ماه و هر ماه یک حکایت در وصف حال ائمه بنویسم. 

۱۳ حکایت را نوشتم اما چهاردهمین حکایت را که شایسته شان ائمه باشد نیافتم ناامید بودم که چطور نذرم را ادا کنمـــ


 تا اینکه یک روز مانده به تمام شدن مهلت به مجلسی رفتم در آنجا حکایتی بسیار غریب شنیدم که برای مردی به نام محمود فارسی رخ داده بود از خوشی یافتن چهاردهمین حکایت سر از پا نمی شناختمـــــ
 از مسلم که حکایت محمود فارسی را شرح داده بود خواستم مرا خانه او ببرد.وقتی رسیدیم مسلم در زد پسرک خنده رو در را باز کرد و داخل شدیم مردی با قبای سفید و مو و ریشی سیاه نشسته بود و قرآن می خواند سلام و روبوسی کردیم و نشستیم.


 مسلم‌ گفت:
- ایشان میرزا حسین کاتب هستند و نذر دارند روایت مربوط به ائمه را بنویسند اگر صلاح میدانید ماجرا را برای ایشان نقل کنید.
- محمود گفت: مسلم جان شما میدانید که من برای هر کسی این ماجرا را نقل نمیکنم مخصوصا برای غریبه ها.


-گفتم: من غریبه نیستم برادر اهل ایمانم و مشتاق شنیدن ماجرا.
-مسلم گفت: شاید کار خداست و ایشان هم واسطه خیر بلکه انچه میگویید و می نویسد موجب هدایت دیگران شود. محمود فارسی قران را برداشت و رو به قبله نشست تا استخاره کند.
 استخاره خوب امد.
 اماده شنیدن و نوشتن نشستم. محمود فارسی اشتیاق مرا که دید لبخندی زد و چنین آغاز کرد:

ادامه دارد....


تولیدگر محتوا : رضایت

بارگذاری شده در : 1401/10/05

توسل؛ قسمت دوم

#بی_آنکه_دیرتر_آمد# قسمت_دوم



من در دهی که اهل تسنن هستند به دنیا آمده و بزرگ شدم.


دِه ما بعد از صحرا به آب و علف قَرار گرفت، کار ما بچه‌ها این بود که پیشاپیش به استقبال کاروانیان برویم و با دادن خبر آمدن آنها از مردم آباد خبر رسانی کنیم.


یک روز شنیدم که کاروانی تا ظهر به ده می‌رسد. سراغ احمد رفتم، احمد گفت عالی شد! می‌توانیم چند سکه‌ای گیر بیاوریم.


از ده بیرون رفتیم.


ساعت‌ها راه رفتیم، بی‌آنکه غبار کاروانیان را ببینیم. احمد گفت: جز خاک چیزی نمی‌بینی.


به دورترین تپه اشاره کردم و گفتم تا آنجا برویم، اگر خبری نبود بر می‌گردیم.


به هر بدبختی بود به بالای تپه رسیدیم اما نه غبار کاروانی، نه حتی یک درخت!


اوج گرما بود. نه ناتی بود و نه آبی. داغی شن در بدنم پخش شد.

گفت: بسوز که هر چه می‌کشم از توست. گفتم: تو...


گفت: یربیاییم. یقیناً دستم را چسبید. هردو به پایین تپه غلتیدیم. سرم به جایی خورد و هیچ نفهمیدم. به هوش آمدم بر شانه احمد بودم. دولا راه می‌رفت. و پا بر زمین می‌کشید.


گفتم حلالم کن. گفت: طاقت بیاور. مرگ پیش رویم بود... اگر خوراک گرگ‌ها شویم... گریه‌اش گرفت.

گفت: بیا توسل کنیم.


گفتم: توسل! کارمان تمام است. گفت: نا امید نباش. خدا ارحم الراحمین است.


احمد گریان گفت: خدایا به عزت رسول‌الله ﷺ ما را نجات بده.


اما بالاخره احمد هم از صدا افتاد. این آخرین غروب زندگی ماست. چه زندگی کوتاهی! فقط سیزده سال به نظرم رسید. اگر مؤمن‌تر از این بودم، اگر منتظر سن تکلیف نمی‌شدم که برای رفع تکلیف نماز بخوانم...


ادامه دارد...



تولیدگر محتوا : رضایت

بارگذاری شده در : 1401/10/05

توسل؛ قسمت سوم

#و آنڪه_دیرتر_آمد
#قسمت_سوم

من که تا آن وقت به یاد خدا نبوده ام پس چطور باید توقع داشته باشم که خدا به دادم برسد...


 درد دل گفتم یا الله العفـــــو العفـــــو


ناگهان بر تپه ای دو سیاهی دیدم دقیق تر شدم نه این سراب نیست سیاهی ها به سمت ما آمدند! چشمانم را بستم و باز نگاه کردم نه سراب نیستـــــ. هرچہ پیش تر مے آندند بزرگتر میشدند باید احمد را هم خبر ڪنم اگر او هم آنها را ببیند پس حتماً واقعی هستند و نجات پیدا میکنیمـ


بعد از چندے متوجه سایه سواران شدم که بالای سر ما ایستاده بودند. یکی از آنها سفید پوش بود بر اسبی سفید و دیگری مردی چهارشانه و سبزپوش بود. از اسب پایین آمدند.

 مرد سفید پوش در چند قدمی ما فرشے  پهن کرد و مرد دیگر سرِامامہ‌اش را روی شانه انداخت و روبروی ما نشست.


زمزمہ احمد را میشندیم ڪه میگفت:
- نجات پیدا ڪردیم.
 مرد جوان گفت:
- عجب صدایی راه انداخته بودید!
صحرا و آسمان از رسول الله گفتن شما به لرزه درآمده بود..

احمد گفت:
-صدای ما خیـلے هم بالا نبود…
جوان گفت:
-بلند بود و پر سوز…

مگر صداے ما چقدر بلند بوده ڪہ از فاصله های دور آن را شنیده اند..!
#ادامه_دارد


تولیدگر محتوا : رضایت

بارگذاری شده در : 1401/10/05

ترویج معنویت در سایه فرزندان باب الحوائج

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از عوامل مهم گسترش معنویت در یک منطقه، حضور شخصیتی معنوی و تأثیرگذار در آن منطقه است. شاهد هستیم که وقتی یک عالم ربانی در محله‌‌ای سکونت داشته باشد، سیره عملی و گفتاری او می‌تواند تحولی در آن محله ایجاد کند و بیشتر اهل محل انسانهای متدینی شوند و نسبت به مسائل دینی از تقید خاصی برخوردار باشند.

طبیعی است که هر چقدر مقام معنوی آن شخص بالاتر باشد اثرات مثبت بیشتری در ترویج معنویت خواهد داشت. حالا اگر این شخصیت معنوی، حجت خدا و امام معصوم  یا امامزاده با عظمتی  باشد طبیعتا می‌تواند در ترویج معنویت تأثیر بسزایی داشته باشد.

بدون تردید حضور امام رضا و حضرت معصومه علیهما‌السلام در ایران در ترویج معنویت  تأثیرگذار بوده است.

امام رضا علیه‌السلام با حضورشان در ایران و تبیین مطالب متعددی پیرامون امامت و ولایت باعث گسترش فرهنگ تشیع شدند و محبت اهل بیت علیهم‌السلام نیز در قلوب خیلی از مردم نهادینه شد و نسل به نسل منتقل گردید.

شهر مقدس قم نیز که از ابتدا از شهرهای شیعی بود و بزرگان و محدثانی را در خود جای داده بود پس از آمدن حضرت معصومه علیها‌السلام به قم و دفن شدن حضرت در آن‌جا و با توجه به عظمت این امامزاده با عظمت، طبیعتا از معنویت مضاعفی برخوردار شد. این در حالی است که شهر مقدس قم امامزادگان بی شماری را در خود جای داده است و حضرت معصومه علیهاالسلام شاخص‌ترین ایشان است.  

زیارت، از عوامل مهم  ترویج معنویت

یکی از وجوه ترویج معنویت، زیارت است. سیل عظیمی از مشتاقان امامت که برای زیارت و عرض ارادت خدمت امام هشتم راهی مشهد مقدس می‌شوند، خودش ترویج معنویت به شمار می‌آید.  همین که معمولا شخص زائر، دست کم در روزهایی که در مشهد به سر می‌برد بیشتر از روزهای دیگر به نماز و دعا می‌پردازد و سعی دارد که تا حدی آداب دینی را رعایت کند، از برکات وجودی امام رضا علیه‌السلام است. یکی از مهمترین دلایل عظمت زیارت امام رضا علیه‌السلام و همچنین حضرت معصومه علیها‌السلام روایاتی است که در فضیلت این زیارت وارد شده است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ستدفن بضعة منی بخراسان ما زارها مکروبٌ الا نفس الله کربته ولا مذنب الا غفرالله ذنوبَه؛ پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنه‏‌کاری او را زیارت نمی‌کند مگر این که خداوند گرفتاری او را برطرف سازد و گناهانش را ببخشاید.»    1 

درباره حضرت معصومه هم چندین روایت هست که هر کدامش به تنهایی می‌تواند شوری حیرت انگیز در زیارت ایجاد کند. مثلا از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که زنی از اولاد من در شهر قم از دنیا می‌رود که اسمش فاطمه دختر موسی است و با شفاعت او تمام شیعیان من وارد بهشت می‌شوند.    2  

این وسعت در شفاعت، جایگاه رفیع این بانوی باعظمت را می‌رساند و حقیقتا می‌تواند ارادت شیعیان را به ایشان را بیش از بیش افزایش دهد.

یکی دیگر از وجوه پررنگ شدن زیارت،برآورده شدن حاجتهای مهم و شفا گرفتن خیلی از بیماریهای لا علاج از سوی  ساحت مقدس امام رضا و حضرت معصومه علیهما‌السلام  است که در  طول تاریخ اتفاق افتاده و خیلی از حاجتمندان را به سوی مشهد و قم سرازیر می‌کند . این مطلب نیز در ایجاد معنویت نقش دارد.

نقش حضرت معصومه(س) در شکوفایی قم

همانطور که در احادیث آمده است، شهر مقدس قم، قبل از ظهور امام زمان علیه‌السلام، معدن علم و فضیلت می‌شود و حجت بر سایر بلاد خواهد شد. در حال حاضر شاهد هستیم که شهر قم به عنوان یکی از اصلی‌ترین مراکز تشیع به شمار می‌رود و به جرأت می‌توان از آن به عنوان پایتخت فکری و فرهنگی شیعه اثناعشری نام برد. در واقع از این مکان شریف است که شیعه و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام به دنیا صادر می‌شود. بیشترین  کتب مذهبی در قم منتشر می‌شود و اکثر مراکز پاسخگویی به احکام شرعی و مسایل اعتقادی در این شهر مقدس است. این‌ها عمدتاً به برکت حوزه علمیه است که طلاب علوم دینی را -اعم از زن و مرد- از سراسر جهان و نه فقط ایران، در خود جای داده و زمینه‌ساز این برکات شده است.

وجود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم، قطعاً نقش بسزایی در این ثمرات گرانبها داشته است؛ اصولاً گسترش حوزه علمیه در قم به برکت ایشان بوده و انگیزه انتقال حوزه علمیه به قم، وجود مضجع شریف ایشان بوده است. 

نقل شده است، آيت اللَّه شيخ عبدالكريم حائرى يزدى علیه‌الرحمة كه براى معالجه از اراك به سمت تهران حركت كرده بود، شبى را در قم ماند. مردم از ايشان تقاضا كردند كه حوزه علميه را از اراك به قم منتقل كند، چون قم حرم اهل بيت عليهم السلام و مدفن حضرت معصومه عليها السلام است. ايشان استخاره كردند و اين آيه آمد: «وَ أْتُوني‏ بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعين‏».   3   

اشاره به اينكه همان گونه كه يوسف به برادران گفت: تمام فاميل را به پايتخت بياوريد، شما نيز حوزه علميه اراك را به قم منتقل كنيد؛ ايشان نيز چنين كردند./999/ی۷۰۴/س

بابک شکورزاده

  پی نوشتها:

  1- عیون اخبار الرضا، ج‏2، ص‏258

 2- بحار، ج57،ص228

 3- تفسیر نور/ج6/ص152


تولیدگر محتوا : بابک شکورزاده

بارگذاری شده در : 1402/08/14

بخشش و گذشت

کسی که در بُعد شخصیش یه اشتباه و گناهی رو مرتکب بشه، و بعد با اضطراب و دسپاچگی به هر دلیلی خودش رو به این در و اون در میزنه تا عذری بیاره و شرمنده س، اسلام میگه حالا دیگه تو شورش رو در نیار و عذرش رو قبول کن یا حتی اگه عذری نتونست بیاره ولی معلومه پشیمونه از عملش، تو براش عذری بساز تا بیش از این خجالت زده و رسوا نشه.

و از طرفی باعث شیوع و قبح شکنی از اون گناه هم نشه و باب توبه بسته نشه.این خیلی فرق داره با کسی که متجاهره و از گناهش خوشحاله و بهش افتخار میکنه و خودش عکساشو میزاره.با این مقایسه ش نکنید.إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيع الْفَاحِشَة فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَاب أَلِيم فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَة.نور آیه۱۹ کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مسلمانان شایع شود، در دنیا و آخرت عذاب دردناکی خواهند داشت.


تولیدگر محتوا : علی پور

بارگذاری شده در : 1402/08/14

کدام یک از این دو نفر هدایت یافته تر هستند؟!

خداوند در قرآن کریم تمثیل زیبایی برای کافر و مؤمن آورده است:
کافر را تشبیه به کسی نموده که سرش را طوری به زمین افکنده که راه راست را تشخیص نمی­ دهد؛
و مؤمن را تشبیه به کسی کرده که ایستاده را می­رود؛ طوری که تمام جهات را می­ بیند و از لغزشگاه ­ها در امان است: 
«أَ فَمَنْ یَمْشی‏ مُکِبًّا عَلى‏ وَجْهِهِ أَهْدى‏ أَمَّنْ یَمْشی‏ سَوِیًّا عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»1
آیا کسى که با صورت روى زمین مى‏خزد هدایت یافته ‏تر است و یا آن کس که استوار و راست قامت در صراط مستقیم گام برمى‏دارد؟
 
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیۀ شریفه می فرماید:
«منظور آیه این است که کفار در لجاجت و سرکشى عجیبى که دارند و در نفرتشان از حق مثل کسى مى‏مانند که راهى را که مى‏خواهد طى کند با خزیدن روى زمین، آن هم پستى ‏ها را و نه نقاط پرتگاه و سراشیبى ‏ها را. اینان با اینکه حق را تشخیص مى‏دهند، متعمدا چشم خود را از شناختن آنچه که باید بشناسند مى‏بندند و خود را به ندیدن مى‏زنند. چنین کسى هرگز نظیر آن کس دیگر که سر پا و مستقیم راه مى‏رود نمى‏تواند باشد؛ چون او جاى هر قدم از قدمهاى خود را مى‏بیند و احیانا اگر موانعى هم سر راهش باشد مشاهده مى‏کند و علاوه بر این مى‏داند که این راه به کجا منتهى مى‏شود و در نتیجه از هلاکت ایمن هستند».2


پی‌نوشت:
1. سوره ملک، آیه 22
2. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏19، ص 360


تولیدگر محتوا : حجت پناه زاده

بارگذاری شده در : 1402/08/14

برای خدا خود را بکش نه برای شهوت

 

اکثر فعالیت های انسان امروز در مسیر ارضاء و پاسخ گویی به علائق غریزی سطحی اوست اما حقیقت این است که با آنها ارضاء نمی شود ، بلکه ذات انسان این گونه است که هیچ گاه با علاقه های غریزی سطحی راضی نمی شود ، اما ارضاء و توجه به علاقه های فطری و عمیق انسان او را به خدا خواهی محض و عشق به تقرب و اشتیاق به ملاقات خدا می رساند، اینجاست که حیات انسانی معنی پیدا می کند .

اما اکثر انسانها از این حقیقت عظیم غافل اند.

تمایل به رسیدن به لقاء الله اصلی ترین و محوری ترین تمایل فطری انسان است که اگر انسان برای رسیدن به آن هفتاد بار هم بمیرد ارزشش را دارد .

نهایت توجه به علاقه های فطری پنهان آدمی عشق به ملاقات الهی است،اینجاست که انسان برای مردن و رسیدن به لقاء الله گریه می کند و شب و روز انتظار آن را می کشد . البته مرگی که مجاز است و در شهادت ظهور می کند که فرمود :

 اَلشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ [1]

شهدا نزد پروردگارشانند؛ برای آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ایمان) شان

برای رسیدن به این مقامات باید تلاش کرد نه برای آب و خاک و گل و ... !

────────────────────────────

[1]  ﴿الحديد، 19﴾

 


تولیدگر محتوا : خادم الاسلام

بارگذاری شده در : 1402/08/14

فرصت ها


اگر بتوانیم #فرصت هایی که در#زندگی پیش می آید از #دست ندهیم، توانسته ایم به نوعی فرصت ها را مهار کنیم. نخستین اصلی که بایدذکر کرد، اصل #امیدواری و #تسلیم_ناپذیری یا #مقاومت است.چرا که یاس و تسلیم شدن یعنی #شکست را پذیرفتن و برای شکست های پیاپی آتی خود را آماده کردن.اگر امیدوار نباشیم، یعنی به اصل امید در#زندگی #اعتقاد نداشته باشیم، دیگر #نمی توانیم تصور کنیم فرصتی در #آینده پیش رویمان خواهد بود.پس در لحظه #نا_امیدی باید به این #فکرکرد که#اوضاع هر #لحظه #ممکن است و می تواند به #سود ما #تغییر کند.

تسلیم ناپذیری و #ایستادگی #همیشه #رمز #موفقیت بوده است و خواهد بود. آنانکه #تسلیم را پذیرفته اند، هرگز در #جهانی که عرصه #مبارزه و #تلاش است، به جایی نرسیده اند


تولیدگر محتوا : آقا سید

بارگذاری شده در : 1402/08/14

روحیه حسینی راز پیروزی رزمندگان

روحیه حسینی راز پیروزی رزمندگان

در دوران یزید رومی، فرهنگ ناامیدی از اصلاح دینداری  قلمداد می شد، مثلاٌ عبدالله بن عمر که به ظاهر، یک عارف است به علت ناامیدی، #امام_حسین(ع) را به صلح با یزید دعوت می کند(1).

حسین(ع) در این اوضاع، سایه تاریک ناامیدی و نمی شود های اختاپوسی را نابود، و فهماند که فرهنگ #اصلاح جامعه یک افسانه نیست.
بزرگترین مشکل دشمن این است که نمی تواند فرهنگ ناامیدی را را در کشورمان تزریق کند.

#رزمندگان_جنگ تحمیلی در سخت ترین شرایط  بخاطر روحیه حسینی، با  #امید تمام پوزه استکبار جهانی را به خاک مالیدند.

پی نوشت ها:
1-سیدبن طاووس، لهوف، ص26



تولیدگر محتوا : محبت الهی

بارگذاری شده در : 1402/08/15

عوامل موثر در رقم خوردن حادثه تلخ عاشورا...

رسانه و وابستگی به دنیا از عوامل موثر در رقم خوردن حادثه تلخ عاشورا بود.

یزیدیان در میان مردم این خبر را پخش میکردند که سپاه شامیان نزدیک کوفه است و اگر با حسین (ع) بیعت کنید، خونتان هدر است.

با انتشار این دروغ، مردمان دلبسته به دنیا و ترسو، راهشان را از امامشان جدا کردند و راضی شدند به ریختن خون خدا.


تولیدگر محتوا : صالحی

بارگذاری شده در : 1402/09/26