"اندر مزایای خواب" (قسمت دوم)
امروز صبح از خواب بلند شدم. ساعت هفت صبح بود. همسرم مرا صدا زد و گفت: «عزیزم! صبحانه حاضره.» رفتم دیدم میزی چیده دیدنی! کاسههای چینی با مربا و خامه و عسل و تخم مرغ عسلی و نان بربری داغ که نمیدانم از کجا آورده بود. یک چای دبش در فنجان و چند شمع روشن.
گفتم: «امروز غوغا کردی!» یار گفت: «وظیفه هر زنی است که زندگی را برای همسرش آراسته کند.» بعد از صبحانه، کتم را خودش به تنم پوشاند و برایم روز خوبی را آرزو کرد.
سوار تاکسی شدم تا برای هزارمین بار به بانک بروم و تقاضای وام کنم. بر خلاف همیشه خبری از ترافیک نبود. اخبار داشت از پایین آمدن قیمت دلار میگفت و اینکه همه چراغهای بورس سبز شده و آمریکای لاکردار به زودی همه تحریم ها را لغو میکند.
به راننده گفتم: «امروز چه خبر شده؟ چقدر خبر خوب! عجیبه!» گفت: «باید زاویه دیدت را عوض کنی.» تازه هورالعظیم هم با طرحهای دقیق دولت و مجلس قرار است پرآب شود.
همچنین تورم پایین آمده و ما از رکود عبور کردیم. کرونا هم قطعا به زودی جمع میشود چون مسئولین در یک اقدام فوریتی از صبح زود به مردم هی واکسن زدند، هی واکسن زدند.
ادامه دارد...