عجب، یکی از حالت ها و ویژگی های منفی دل است.
بر پایه کلام بزرگان علم اخلاق: خودپسندی و عجب، آن است که آدمی به سبب عمل، کمال، مال، زیبایی، منصب و مقام و اموری از این دست، خود را بزرگ بشمارد.
انسان خودپسند، کسی است که گمان می کند، ویژگی های ممتاز و برجسته و اعمال مهمی دارد؛ خواه این گمان او واقعیت داشته باشد و خواه توهمی بیش نباشد.
نکته: هرگاه فرد عبادت ها، کارها و رفتار نیک خویش را توفیق الهی و نعمتی خداوندی بداند و بدین جهت خوشحال باشد و خدا را شکر گزارد، استمرار آن را از او بخواهد و بداند که هرگاه خداوند بخواهد، می تواند این نعمت را از او بگیرد، این سرور و بهجت درونی، خودپسندی نیست، ولی چنانچه منشأ این صفت ها یا کارهای نیک را شایستگی خود تصور کند و گمان برد، خداوند اینها را از او نخواهد گرفت یا بپندارد به سبب این ویژگی ها و کارها، حقی بر خدا دارد یا به جهت این کارها از پروردگار عنایت و کرامت انتظار داشته باشد، در این صورت، این حالت از جمله ویژگی های درونی به شمار می آید که بزرگان اخلاق و عرفان، آن را نکوهیده و در شمار رذیلت های اخلاقی دانسته و نامش را عجب و خودپسندی نهاده اند.
آثار خودپسندی یکی از آثار خودپسندی آن است که فرد، گناهان خویش را کوچک می شمارد، بلکه خویشتن را از هرگونه گناه و پلیدی پاک و پاکیزه می داند. در واقع، عجب و خودخواهی نمی گذارد که بدی های خود را ببیند و ازاین رو، در پی استغفار و پوزش خواهی بر نمی آید. ولذا از چاره اندیشی درست و تفکر درست فرو میماند. قال أمیر المؤمنین علیه السلام: مَن اُعجِبَ بِحُسنِ حالَتِهِ، قَصَّرَ عَن حُسنِ حِيلَتِه...هركه از نيكويىِ حالت خود دچار خودپسندى شود، از چاره انديشى درست در كار خود فرو ماند.
منبع: میزان الحکمه، ح۱۱۹۴۸