کشتی آرام در حال حرکت بود. اما با وزش طوفان در دریا سرعتش زیاد شد . کشتی داشت به سمت گردآب میرفت. ناخدا به کارگرش گفت که جلوی طوفان را بگیر تا کشتی نابود نشده است.
گفتش که من که نمیتونم جلوی طوفان شدید ر ابگیرم، اما میتونم که با کمک بادبانها و لنگر کشتی را نگه دارم تا وارد گردآب نشیم.
برخی از طوفانهای سهمگین زندگی مانند بداخلاقی و اهانت کردن همسر یا اعضای خانواده مان به خودمون کشتی امید به زندگی ما را به سمت گردآب میبرند.
ما نمیتونیم جلوی برخی از بداخلاقی و اهانت گری اونها را بگیریم، زور مون به این طوفان اهانت ها نمیرسه. از حیطه اختیار ما خارج است
اما حتما میتوانیم طوفان اهانت های دیگران را با داشتن لنگر صبر و بادبان خودکنترلی تبدیل به #خوشبختی #خوشی کرد تا کشتی #امید به زندگی و #موفقیت ما نابود نشود. و وارد گردآب نگرانی و هیجانات منفی نشه. پس صبر کردن در حیطه اختیار ما است.
بدونیم گاهی نمیتونیم رفتارها و هیجانهای بد دیگران را تغییر بدیم. اما میتونیم خودمون را تغییر دهیم و با #صبر کشتی زندگی خودمون را از غرق شدن نجات بدیم و #خوشبخت و #خوش باشیم
بدونیم که اهانت گر به زودی چوب میخورد.