مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب آموزه هايي از قرآن و اهل بيت عليهم السلام در باب سخن گفتن - بخش اول
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن

حیدری هستم. از تاریخ 08 آذر 1393 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 216 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
آموزه هايي از قرآن و اهل بيت عليهم السلام در باب سخن گفتن - بخش اول

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ سه‌شنبه, 02 آبان 02


علی حسن زاده

خداوند متعال نعمتهاي زيادي را به بندگان خود ارزاني داشته که هر کدام از اين نعمتها هم شکر مخصوص شکر زباني دارد و هم شکر عملي که عبارت است از استفاده کردن هر نعمت در جايي که خداوند فرموده است.

يکي از نعمتهايي که خداوند در قرآن کريم به آن اشاره فرموده، نعمت زبان است: «أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَينَينِ، وَ لِسانًا وَ شَفَتَينِ؛ آيا براي او دو چشم قرار نداديم؟ و يک زبان و دو لب؟»[1]

اين نعمت با آنکه حجم کوچکي نسبت به ساير اعضاي بدن دارد، اما کارايي بسيار زيادي دارد و لذا مي تواند وسيله سعادت و يا شقاوت انسان باشد.

قَالَ الْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِنَّ هَذَا اللِّسَانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَيَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَخْتِمَ عَلَى لِسَانِهِ كَمَا يَخْتِمُ عَلَى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِه.

امام باقر عليه السلام مي فرمايند:به راستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود مهر زند، همان گونه كه بر (كيسه) طلا و نقره خود مُهر مى زند.[2]

زبان يک وسيله ارتباطي است و لذا شايسته است که نحوه استفاده از آن فهميده شود و بارزترين استفاده زبان سخن گفتن است که اين مسئله در آيات کريمه و روايات ائمه معصومين مورد تاکيد و توجه قرار گرفته که از باب نمونه بدين امر از منظر قرآن و اهل بيت عليهم السلام پرداخته تا بدانيم که چگونگي سخن گفتن را از قرآن و اهل بيت بياموزيم.

در سوره مبارکه اسراء آيه 36 خداي متعال مي فرمايد:

وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا

و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.[3]

الْإِمَامُ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِيمَا رَوَاهُ عَن الْإِمَامِ عَلِيِ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِين عَلَيْهِما السَّلَام: لَيْسَ لَكَ أَنْ تَقْعُدَ مَعَ مَنْ شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ إِذا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَتَكَلَّمَ بِمَا شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ وَ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً قَالَ خَيْراً فَغَنِمَ أَوْ صَمَتَ فَسَلِمَ وَ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَسْمَعَ مَا شِئْتَ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلا

امام صادق عليه السلام- به روايت از امام سجّاد عليه السلام فرمود: تو را نرسد كه هر چه خواهى بر زبان آرى! چرا که خداى عز و جل فرموده است: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ پيرو آنچه بدان علم ندارى مباش»؛ و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: «خدا رحمت كند بنده اى را كه سخن نيك گويد و سود برد، يا خاموشى گزيند و در امان ماند». و تو را نرسد كه به هر چه خواهى گوش فرا دارى، چرا که خداى عز و جل فرموده است: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا هر آينه از گوش و چشم و قلب از همه پرسيده خواهد شد».[4]

الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ شُعْبَةَ فِي تُحَفِ الْعُقُولِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ‏[5].

امام جواد عليه السلام فرمود: هر كس به سخن سخنرانى گوش دهد، او را پرستش كرده است. پس اگر او از خدا سخن بگويد خدا را پرستيده است، و اگر از زبان ابليس سخن بگويد ابليس را عبادت كرده است.

الْإِمَامُ عَلِي عَلَيْهِ السَّلَامُ - فِيمَا رَوَاهُ الْإِمَامُ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِر: أَلَا أُخْبِرُكُمْ بِالْفَقِيهِ حَقِّ الْفَقِيهِ؟

مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُرَخِّصْ لَهُمْ فِي مَعَاصِي اللَّهِ.

امام على عليه السلام به روايت امام محمد باقر عليه السلام مي فرمايد: مى خواهيد فقيه (عالم دينى) راستين را به شما معرفى كنم؟ او كسى است كه مردمان را از رحمت خدا نوميد، و از عذاب خدا ايمن و مطمئن نمى سازد، و از بخشندگى خدا مأيوسشان نمى كند، و پرداختن به نافرمانى و معصيت را برايشان روا نمى دار.[6]

قَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَسْأَلُكَ عَنْهَا وَ وَعَظَهَا وَ حَذَّرَهَا فَقَالَ: وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ، إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا.

امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: آنچه را نميدانى مگوى، بلكه همگى آنچه را كه ميدانى مگوى، زيرا خداى تعالى بر كلّيه اعضاء تو وظائف و واجباتى را مقرّر و مفروض داشته است كه در روز قيامت بوسيله آنها بر تو احتجاج ميكند، و از آنها سؤال مينمايد. و آن اعضاء را تذكّر داده، و موعظه كرده، و بر حذر داشته، و تأديب نموده، و آنها را بيهوده رها نكرده است، چنان كه خداى عزّ و جلّ فرموده است: «و آنچه را كه علم به آن ندارى پيروى مكن، زيرا گوش و چشم و دل همگى آنها در معرض مسئوليّتند».[7]

عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ أَنْهَاكَ عَنْ خَصْلَتَيْنِ فِيهِمَا هَلَكَ الرِّجَالُ أَنْهَاكَ أَنْ تَدِينَ اللَّهَ بِالْبَاطِلِ وَ تُفْتِيَ النَّاسَ بِمَا لَا تَعْلَمُ.

مفضّل ابن يزيد گفت: حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود: تو را از دو خصلت باز ميدارم كه در آن دو مردان تباه شدند: يكى آنكه خدا را از روى نادرستى بپرستى، و ديگر اينكه از روى نادانى براى مردم فتوى داده حكمى بيان نمائى[8].

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لَا هُدًى لَعَنَتْهُ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ وَ مَلَائِكَةُ الْعَذَابِ وَ لَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْيَاهُ.

و حضرت امام باقر عليه السّلام فرمود: هر كه ندانسته و بى رستگارى بين مردم فتوى دهد ملائكه رحمت و فرشتگان عذاب او را لعن نمايند و گناه عمل كننده بفتواى او بر او است.[9]

الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ مَا حَقُ‏ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ قَالَ أَنْ يَقُولُوا مَا يَعْلَمُونَ وَ يَقِفُوا عِنْدَ مَا لَا يَعْلَمُونَ.

و زرارة ابن اعين گفت: از حضرت باقر عليه السّلام پرسيدم: حقّ خدا بر بندگان چيست؟ فرمود: اينكه بگويند آنچه را ميدانند و باز ايستند از آنچه نميدانند.[10]

و قال الأخفش فى قوله تعالى: (وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ) أى: لا تتَّبع ما لا تعلم. و قيل لا تَقُلْ سمعتُ و لم تَسمع، و لا رأيتُ و لم تَرَ، و لا علمتُ و لم تَعْلَم: (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا).

سعيد بن مسعدة معروف به اخفش يا اخفش اوسط که از اکابر درجه اول نحويين است - در مورد آيه: وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ- آيه 36 سوره اسراء) مى گويد: يعنى چيزى را كه نميدانى دنبال مكن و پيروى منماى، يعنى نگو شنيدم و نشنيده باشى، ديده ام و نديده باشى، آموخته ام و ياد گرفته ام و نفهميده باشى زيرا گوش و چشم و دل همگى از آن مسئولند.[11]

با توجه به مطالب گفته شده از منظر آيات و روايت ائمه معصومين عليهم السلام

نبايد در علم (اصول و فروع دين) از روى نادانى سخنى بگوئيم که خداي متعال فرمايد: وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ، إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا يعنى دنبال آنچه بآن علم ندارى مرو «تا نشنوى مگو شنيدم، تا نبينى مگو ديدم، تا ندانى مگو دانستم» كه گوش و چشم و دل همه پرسيده مي شوند «از گوش مي پرسند چه شنيدى و براى چه شنيدى؟ از چشم چه ديدى و براى چه ديدى؟ از دل چه دانستى و براى چه دانستى؟»

 

پی نوشت:
------------------------

[1] . سوره مبارکه بلد، آيات 8 - 9.
[2] . تحف العقول، ص 298.
[3] . سوره اسراء، آيه 36.
[4] . الحياة، ج2، ص463.
[5] . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج17، ص307.
[6] . وسائل الشيعة، ج6، ص 173.
[7] . الفصول المهمة في أصول الأئمة (تكملة الوسائل)، ج2، ص 215.
[8] . المحاسن، ج1، ص204.
[9] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص42.
[10] . وسائل الشيعة، ج27، ص23.
[11] . كتاب الماء، ج3، ص1065.

مطالب مرتبط: 

آموزه هايي از قرآن و اهل بيت عليهم السلام در باب سخن گفتن - بخش دوم / نرم زبانى و نرم گويی

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما