با توجه به توضیحات داده شده اگر کسی آنرا نپذیرد باز چارهاي جُز کنار گذاشتن اين دست از روايات نيست؛ زیرا:
یک: اگر برداشت فردي از واژه «مطلاق»، تنوع طلبي جنسي و شهوت اني باشد، اين دسته روايات با عصمت ائمه عليهم السلام در تعارضاند و از نظر علماي شيعه مردود است و كنار گذاشته مي شود
دو: اين دسته روايات با احاديث مبغوضيت تنوع طلبي جنسي در تعارض است. بر اساس روايات معتبر افرادي که به دليل لذت طلبي جنسي، بسيار ازدواج مي کنند و طلاق مي دهند، مبغوض خدايند.(1) و هيچ فرد شيعي نمي پذيرد امام حسن عليه السلام آقای جوانان بهشتی مبغوض خداوند باشد.
سه: اين دسته روايات با احاديث بيانگر ويژگي و نشانههاي امامان در تعارض است. چرا که امام باقر عليه السلام يکي از نشانههاي امام را نزاهت از اُمور بيهوده بر مي شمارد.(2)
چهار: مطابق اين روايات، نکوهش امام علي عليه السلام در ملأ عام بوده است. حال مسأله از دو حالت خارج نيست :
حالت اول: آنکه ابتدا و بدون آنکه فرزندش را از اين عمل نهي کرده باشد، آن را در ميان مردم کوفه اعلام داشت و امر منكر را به صورت علني افشا نمود و اين به معناي «اشاعه فحشا = انتشار منكرات» است كه خود كاري حرام مي باشد. چنين چيزي به هيچ وجه قابل پذيرش نيست زيرا هر کسي مي داند که براي نهي از منکر ابتدا بايد به طرف مقابل آن هم به طور خصوصي تذکر داد و بنابر اجماع شيعه، امام عليه السلام هرگز مرتكب گناه نمي شود.
حالت دوم: آن است که امام ابتدا فرزندش را از اين کار نهي کرد اما او سر پیچی کرده است؛ مخالفت فرزند با دستور پدر هم كاري حرام است و براي هيچ فرد شيعي قابل پذيرش نيست كه امام مجتبي عليه السلام نعوذ بالله مرتكب كار حرامي شده باشند.
پنج: بررسي تعداد فرزندان امام مجتبي عليه السلام مي تواند شاهدي بر نادرستي اين مسأله باشد.اگر امام حسن عليه السلام از هر کدام از پنجاه همسر مطلقه كه در آن روايت ضعيف السند كتاب «كافي» ادعا شده بود، تنها يک فرزند مي داشت بايد حداقل داراي پنجاه فرزند مي بودند؛ مخصوصاً با توجه به آنکه رسول خدا صلي الله عليه و آله به زياد کردن فرزندان ترغيب نموده بودند.(3)
طبيعتاً امام مجتبي عليه السلام براي عمل به اين سفارش جدش از ديگران اولي بود. حال آنکه فرزندان آن حضرت بسيار کمتر از اين مقدارند. شيخ مفيد در کتاب ارشاد جلد 2 صفحه 20، تعداد فرزندان آن حضرت را اعم از دختر و پسر، پانزده نفر مي داند. مرحوم طبرسي در إعلام الوري بأعلام الهدي، صفحه 214، شانزده تن مي داند. ابن شهر آشوب در مناقب آل أبي طالب عليهم السلام جلد 4 صفحه 30، چهارده فرزند براي امام مجتبي عليه السلام معرفي مي کند.
شش: بررسي ابعاد زندگاني امام حسن عليه السلام چهره واقعي ايشان را معرفي مي کند. او مولود با شرافتترين خاندان است. پرورش يافته بهترين انسانهاست. در اطاعت خداوند سر آمد همگان بود به حدي كه هنگام وضو گرفتن حالت عجيبي پيدا مي کرد.(4) هرگاه نام خدا برده مي شد و به ياد روز رستاخيز افتاده و دگرگون مي شد. حال مي توان پذيرفت او فردي زن باره و لذت طلب بوده است!؟
هفت: اینکه پیامبر صل الله علیه و آله هم بارها به زنان خود فرمودند: هر کدام از آنان که نمی تواند با او زندگی کند و شرایط را نمی پذیرد می تواند طلاق بگیرد و برود.
در نهایت به هیچ عنوان علمی و عقلی نمی توان چنین چیزی را قبول کرد و این توطئه ای است از ناحیه دشمنان اهل بیت علیهم السلام که هم کارهای زشت خود و سردمدارانشان را توجیه کنند و هم با پایین کشیدن شأن پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام، برای خود جایگاهی دست و پا کنند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
(1)إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْمِطْلَاقَ الذَّوَّاقَ. خداوند بر مردي که هوس باز است و مرتباً زن طلاق مي دهد، غضب مي کند.الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الكافي، ج 6 ص 54، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
(2)عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام: مَا عَلَامَةُ الْإِمَامِ الَّذِي بَعْدَ الْإِمَامِ فَقَالَ طَهَارَةُ الْوِلَادَةِ وَ حُسْنُ الْمَنْشَإِ وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَلْعَبُ. معاوية بن وهب گويد: به امام باقر عليه السلام گفتم علامت جانشين امام چيست؟ فرمود: پاكيزگى ولادت (حلالزادگى)، پرورش خوب و كنار بودن از لهو و لعب.الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الكافي، ج 1 ص 285، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
(3)تَزَوَّجُوا بِكْراً وَلُوداً وَ لَا تَزَوَّجُوا حَسْنَاءَ جَمِيلَةً عَاقِراً فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. با دوشيزگاني که فرزند زياد مي آوردند ازدواج کنيد و با زنان زيبا روي نازا ازدواج نکنيد همانا من در روز رستاخيز به شما مباهات مي ورزم.الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الكافي، ج 5 ص 333، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
(4)كَانَ إِذَا تَوَضَّأَ ارْتَعَدَتْ مَفَاصِلُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ. هر گاه وضو مي ساخت اعضايش مي لرزيد و رنگ صورتش زرد مي شد.ابن شهرآشوب، رشيد الدين أبي عبد الله محمد بن علي السروي المازندراني (متوفاى588هـ)، مناقب آل أبي طالب، ج 3 ص 180، تحقيق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، ناشر: المكتبة والمطبعة الحيدرية، 1376هـ ـ 1956م.