اگر شخصی از شناختن اصول ارزشي ناتوان باشد، ممكن است حجاب را يك بند بداند که خود را اسیر آن نموده است، درحالي كه قرآن وقتي مسئله لزوم حجاب را بازگو و بیان ميكند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنين بيان ميفرمايد: ذلك أدني أن يعرفن فلا يؤذين.[1] این حجاب بهترین روش برای جدا کردن شما از اهل گناه است تا شما را مورد اذیت قرار ندهند.
در کتاب زن در آينه جلال و جمال چنين آمده: شبههاي كه در ذهنيت بعضي افراد هست، اين است كه خيال ميكنند حجاب براي زن محدوديت و حصاري است كه خانواده و وابستگي به شوهر براي او ايجاد نموده است، و بنابراين، حجاب نشانه ضعف و محدوديت زن است. راه حلّ اين شبهه و تبيين آن در قرآن كريم اين است كه زن بايد كاملاً درك كند كه حجاب او تنها مربوط به خود او نيست تا بگويد من از حق خودم صرفنظر كردم، حجاب زن مربوط به مرد نيست تا مرد بگويد من راضيم، حجاب زن مربوط به خانواده نيست تا اعضاي خانواده رضايت بدهند، حجاب زن، حقي الهي است، لذا ميبينيد در جهان غرب و كشورهايي كه به قانون غربي مبتلا هستند اگر زنِ همسرداري آلوده شد و همسرش رضايت داد، قانون پرونده را مختومه اعلام ميكنند، اما در اسلام اين چنين نيست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ويژه برادر و فرزندانش ميباشد، همه اينها اگر رضايت بدهند قرآن راضي نخواهد بود، چون حرمت زن و حيثيت زن به عنوان حق اللَّه مطرح است و خداي سبحان زن را با سرمايه عاطفه آفريد كه معلّم رقّت باشد و پيام عاطفه بياورد. اگر جامعهاي اين درس رقّت و عاطفه را ترك نمودند و به دنبال غريزه و شهوت رفتند به همان فسادي مبتلا ميشوند كه در غرب ظهور كرده است. بنابراین زن امانت الهي هست.
................
[1]. احزاب، آیه 59
[2]. زن در آينه جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی، صفحه 436