وقتی دخل و خرج زندگی با یکدیگر تناسب نداشته باشد، وقتی بیماری در خانواده یا اقوام داشته باشیم، وقتی تصادف میکنیم وقتی دچار مصیبتی میشویم و هزاران وقتیهای دیگر، اول از همه سراغ اقوام و دوستان و آشنایان میرویم تا گره از کار خود باز کنیم، به این دَر و آن دَر میزنیم تا از مخمصه به وجود آمده خود را برهانیم و غافل از آنیم که خدایی نیز وجود دارد. وقتی برای تلویزیون، یخچال و یا اتومبیلمان مشکلی پیش میآید، کتابچه راهنمای محصول را مطالعه میکنیم (همانطور که قرآن کتابچه راهنمای انسان است) و یا به سراغ خالقش (همان سازنده دستگاه) میرویم تا مشکلمان را بر طرف کند ولی وقتی برای خودمان مشکلی پیش میآید خالق خود را فراموش میکنیم و از این نکته غافل می شویم که اولین حلّال مشکلات خداست نه اینکه بعد از قطع امید از سایر مخلوقات به سراغ خداوند برویم.
خداوند نیز این نکته را به ما گوشزد کرده و فرموده است: «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ وَمَن یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انتِقَامٍ[1] »
ترجمه: آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟ و مردم تو را از غیر خدا میترسانند و هر که را خدا گمراه کند پس هیچ راهنمایی برای او نخواهد بود. و هر که را خداوند هدایت کند، پس هیچ گمراه کنندهای برای او نیست، آیا خداوند، نفوذناپذیر و صاحب انتقام نیست؟
خلاصه شأن نزول این آیه، این است که: بت پرستان به پیامبر اسلام میگفتند: اگر بتهای ما را تحقیر کنی، به تو بلا و آزار میرسد. این آیه نازل شد و به حضرت دلداری داد که: «ألیس اللّه بکافٍ عبده»
در این آیه خداوند متعال به صورت غیر مستقیم میخواهد این مطلب را به بندگانش تفهیم کند که ای بنده من، برای همه کسری و کمبودهای دنیوی و اخرویت من هستم. این سخن خدا چقدر انسان را راحت میکند و به او آرامش میبخشد. بخاطر همین است که فرمود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب[2]»: دلها با یاد خدا آرامش مییابند. اولین و آخرین، خداست و نیازی نیست که چشممان به دستِ غیر خدا باشد. چرا که خداوند، خدایی کردن را خوب میداند وظیفه ما در هر شرایطی بندگی خداست. در حدیث میخوانیم: «مَن أصبح و همومه هَمٌّ واحد، کفاه اللّه هموم الدنیا والآخرة» کسی که همه تلاش و همتش بندگی خدا باشد، خداوند خواستههای دنیا و آخرتش را برآورده میکند.
البته در اینجا نکته قابل تأملی نیز وجود دارد و آن اینکه درست است که خدا به تنهایی کفایت میکند ولی باید کسانی باشند تا احکام خدا را بصورت قابل درک و فهم و جزئیات اسلام را که مسیر زندگی است بصورت شفاف برای مردم تبیین نماید ، لذا حکم و امر نبی مکرم اسلام نباید فراموش بشود که فرمود : کتابی و عترتی یادگاران من به امتم میباشد.پس کتاب خدا بدون ائمه قابل فهم نمیباشد.
لطفاً داستان زیر را بخوانید؛
پادشاهی درویشی را به زندان انداخت، نیمه شب خواب دید که بیگناه است، پس او را آزاد کرد،
پادشاه گفت:
حاجـــــتی بــخواه...
درویش گفت: وقتی خـــــــــدایی دارم که نیمه شب تو را بیدار میکند تا مرا از بند رها کنی، نامردیست که از دیگری حاجت بخواهم...
بیشتر به یاد خدا باشیم...
[1] . سوره مبارکه زمر/ آیه شریفه ۳۶-۳۸
[2] . سوره مبارکه رعد/ آیه شریفه 28