امروزه یکی از بهانه ها در عمل نکردن به برخی واجبات که از سوی بعضی افراد برای شانه خالی کردن مطرح می شود این است که در کجای قرآن فلان مطلب آمده است؟ مثلا در بحث خمس ، نماز مسافر ، حجاب و ...
به بیان دیگر؛آیا اگر ما نتوانیم چیزی را از قرآن استخراج و اثبات کنیم به این معنا است که آن مسأله جزئی از دین نیست و الا باید در قرآن پیدا می کردیم؟
مثلا اگر نتوانیم واجب بودن کاری یا حرام بودن عملی را از قرآن استفاده کنیم به این معنا است که اسلام آن کار را واجب ندانسته و یا آن عمل را حرام نمی داند؟!
در جواب باید به چند نکته مهم و اساسی توجه کرد :
اولا، قرآن کتاب هدایت است و آن چه در زمینه هدایت انسان ها تا قیامت لازم و ضروری است در این کتاب آمده لذا قرآن می فرماید : «... وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمینَ» (نحل ـ 89) : «... و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است، بر تو نازل کردیم. »
قرآن کتاب هدایت است نه کتاب علمی یا تاریخی یا داستان و ... و اگر از تاریخ یا داستان گذشتگان یا مطالب علمی سخن می گوید همه در راستای غرض هدایتی قرآن است و به خاطر حصول به این غرض مهم هر جا که مناسب باشد از تاریخ یا مطالب علمی یا داستان و ... استفاده می کند.
ثانیا، «روشنگر بودن قرآن در هر چیز» شرطی هم دارد یعنی این «روشنگری» برای هر کس نیست بلکه قرآن می فرماید : «... وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» (نحل ـ 44) : « ... و ذکر را به سوى تو فرود آوردیم، تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى (روشن نمایی) ، و امید که آنان بیندیشند »
یعنی تبیین قرآن و تحقق «تبیانا لکل شیء» (نحل ـ 89) و این که قرآن همه چیز را روشنگری کند از شئونات و وظایف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله است چرا که طبق آیه فوق (نحل ـ 44) «ذکر» بر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نازل شده و تنها کسی می تواند قرآن را تبیین کند و با آن به بیان و روشنگری بپردازد که به «ذکر» دسترسی داشته باشد .
ثالثا، «ذکری» که برای تبیین قرآن و روشنگری توسط قرآن لازم است در اختیار هر کسی نیست زیرا که می فرماید : «إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کَرِیمٌ ـ فىِ کِتَابٍ مَّکْنُونٍ ـ لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه ـ آیات 77 تا 79) : «این قطعاً قرآنى است ارجمند ، در کتابى نهفته، که جز پاکشدگان بر آن دست نزنند» و «ذکر» از «کتاب مکنون» نازل شده و شرط دسترسی به «کتاب مکنون» وجود طهارت از هر ناپاکی است پس شرط دسترسی به «ذکر» داشتن «طهارت» است.
1ـ قرآن «روشنگر هر چیز» است اما تحقق « روشنگری قرآن برای هر چیز» در گرو دسترسی داشتن به «ذکر» است.
2ـ کسی که طهارت ندارد به «کتاب مکنون» و تبع آن به «ذکر» دسترسی ندارد.
3ـ واسطه بین ما و قرآن برای رسیدن به تبیین آن، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله است اما طبق استدلال فوق گروه دیگری که قرآن ایشان را اهل بیت پیامبر علیهم السلام معرفی می کند دارای طهارت لازم برای انجام این وظیفه مهم هستند : «… إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً» (احزاب ـ 33) : « خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»
اهل بیتی که خدا به طهارت آن ها شهادت می دهد همان کسانی هستند که «تبیین قرآن» جزء شئونات و وظایف آنان است و برای همین در ردیف اطاعت از خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله، اطاعت از ایشان واجب شده است : «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ …» (نساء ـ 59) : «اى کسانى که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید ... »
پس ما برای رسیدن به جزئیات طبق بیان قرآن علاوه بر قرآن، به پیامبر صلی الله علیه و آله و تبیین او و کسانی که اطاعت آن ها در طول اطاعت خدا و رسول است یعنی اهل بیت علیهم السلام نیازمندیم. برای همین در حدیث شریف «ثقلین» که شیعه و سنی در صحت آن متفق القول هستند، «قرآن و عترت» در کنار هم تا قیامت نشانگر راه نجات هستند. « إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ أَخْبَرَنِی أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا مَا ذَا تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا.»
بنابراین کلیت دین برای ما فقط از قرآن قابل استخراج و استفاده نیست بلکه علاوه بر قرآن به پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام نیازمندیم. برای همین اگر مسأله ای مثل خمس در قرآن مطرح شده )انفال ـ 41) باید برای روشن شدن جزئیات آن به پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام رجوع کنیم که ایشان جزئیات را از قرآن استخراج و در اختیار ما قرار می دهند و چون در زمان غیبت امام زمان علیه السلام به وجود مقدس امام معصوم علیه السلام دسترسی نداریم باید در کنار قرآن برای دریافت کلیت دین و جزئیات به سنت پیامبر و معصومین علیهم السلام که همان روایات معتبر است رجوع کنیم و کار مفسر واقعی قرآن و فقیه و مرجع تقلید بعد از کسب مقدمات علمی لازم و اشراف به قرآن و سنت، همین استنباط و استخراج سخن دین از این دو منبع مهم است.
هر چند از لابلای مطالب فوق به خوبی روشن شد ولی تذکر این نکته لازم است که فهمیدن ظاهر قرآن در حد کلیات برای همه ممکن است ولی کافی نیست و مقصود ما از «تبیین» همان بیان جزئیات دین مثل تعداد رکعات نماز، جزئیات خمس و زکات، جزئیات نماز مسافر و حجاب و ... است.
برگرفته شده از وبلاگ گاهنویس (گاهنوشته های طلبگی) gaahnevis.blog.ir کپی فقط با درج آدرس و نام منبع مجاز است.