ابعاد مدیریتی عاشورا1
مدیریت راهبردی
باید گفت که قیام عاشورا ذاتا استراتژیک و راهبردی است و در آن وجوه مختلفی از مدیریت استراتژیک به چشم میخورد، یعنی قیام عاشورا ویژگیهای مدیریت استراتژیک را تمام و کمال داراست.
نکات مهمی که در مدیریت استراتژیک بحث میشوند از قبیل چشمانداز، بیانیه مأموریت سازمان، راهبرد مشخص، تاکتیکهای معین و تحلیل سوات، همه در قیام عاشورا به شکل کامل وجود دارند.
از زمان خروج امام از مدینه و سرباز زدن از بیعت با یزید و اینکه نیمه شب با اهل و عیال مدینه را ترک کرده و وصیتی به برادرش محمد حنفیه مینویسد، امام در واقع تصمیم راهبردی اتخاذ کرده است، بخصوص وصیتنامه امام به برادرش محمد حنفیه و جواب امام به والی مدینه در ردّ بیعت را میتوان به عنوان چشمانداز و بیانیه مأموریت تلقی کرد، زیرا در این دو حدیث امام به تبیین و اعلام بیانیه مأموریت طولانی مدت و راهبردی کاروانش میپردازد.
فرصتها، تهدیدها، نقاط قوت و ضعف(سوات) نیز در سازمان به طور شفاف وجود داشته است، از مهمترین تهدیدهای سازمان قیام میتوان به نیروهای جاسوسی دستگاه بنی امیه و رقبای بالقوه امام مثل عبدالله ابن عمر و عبدالله ابن زبیر، بهترین فرصتهای امام مراسم حج و ازدحام زیاد مردم برای تبیین اهداف انقلاب و نیز ظلم و فسق آشکار بنی امیه و یزید اشاره کرد؛ همچنین مهمترین نقاط قوت در سازمان قیام را میتوان به وجود اشخاص مهم دینی- اجتماعی مثل خود امام حسین، حضرت عباس و زینب کبری و نیز خلوص یاران حضرت دانست و نقطه ضعف سازمان قیام نیز کمی تعداد یاران حضرت بوده است.