سلفیان، وهابیان و تکفیری ها، هماره می کوشند که اصول اعتقادی خود را به احمد حنبل منسوب کنند، و بدین واسطه برای خود اصل و ریشه ای رقم بزنند. اما بسیاری از حنابله هرگز با آرای امثال وهابیان و تکفیری ها، در این خصوص موافق نیستند. در این مقاله دیدگاه احمد حنبل در قضیه ی تفکیر مخالفان را به نحو اختصار بیان می کنیم، تا این مغایرت آراء با مدعیان پیروی از او مشخص گردد. احمد حنبل در تکفیر مخالفان بسیار اهل تسامح بود.[1] در واقع می توان تفاوت احمد حنبل و مدعیان پس از او را در عمل گرایی دانست به عبارت دیگر احمد حنبل نهایتا فرقه ای مثل جهمیه[2] یا برخی از متکلمان که از روش عقلی برای رسیدن به مبانی اعتقادی بهره می بردند را تفکیر می کرد، اما تفاوت تکفیر او با وهابیت و گروه های تفکیری در این است، که او هرگز به اقدامات عملی در مقابله با آنها از قبیل حمله به خانه های ایشان، آزار و اذیت پیروان آن، یا استفاده از ابزار دولتی برای رسیدن به این مقصود، معتقد نبود. ولی برخی از پیروان او که سردمدار ایشان بربهاری(م 329) است، به مقابله ی عملی با مخالفان پرداختند، و در همان عصر نیز باعث بروز مخالفت حنبلیان با ایشان شد. [3] این امر در قرن هفتم از سوی ابن تیمیه احیاء شد که به شدت مخالفانش را تفکیر می کرد. ایشان نیز در زمان خود با مخالفت حنبلیان روبرو شد. در قرن دوازدهم نیز نخستین کسانی که با محمد بن عبدالوهاب و آراء او مقابله کردند پدر و برادرش بودند که از حنبلیان به شمار می روند. از سوی دیگر احمد حنبل کسی است که در زمان خود دیدگاه تند اهل حدیث، را تعدیل کرد و یک تعادل نسبی میان فرقه های مختلف بر قرار کرد. [4] بر خلاف سلفی های تندرو امروزی، وهابی ها و... که نه تنها بین فرق مسلمان اختلاف انداختند بلکه حتی در میان حنبلی ها نیز مسبب بروز اختلاف شدند. پس در ادوار مختلف تاریخ می توان یکی از مخالفان درجه ی اول با تکفیری ها و وهابی ها را خود حنبلیان برشمرد.
[1]. فرمانیان، مهدی، مجموعه مقالات فرق تسنن، ص446، نشر ادیان، قم، 1388.
[2]جهمیه معتقد بودند که قرآن مخلوق است و به خاطر این عقیده از سوی کثیری از اهل سنت تکفیر شدند. [3] نبی نژاد، محسن، «بربهاری از کهن ترین تئوریسین های وهابیت»، مجله سراج منیر، ش4، 1390.
[4] جعفریان، رسول، «نقش احمد بن حنبل در تعدیل مذهب اهل سنت»، مجله ی هفت آسمان، ش 5.