برخی بر این باوراند که اعتقاد به عالم برزخ لازم نیست و مرگ سبب می شود روح در عالم هستی سرگردان شود و یا اصلا با مرگ روح نیز از بین برود، گروهی نیز قائل به تناسخ هستند و معتقدند روح بعد از مرگ در جسم جدیدی حلول می کند و به زندگی در عالم دنیا ادامه می دهد، پس نیازی به اعتقاد به عالم برزخ نیست و نیازی به برزخ وجود ندارد.
اما ما معتقدیم با مرگ و رهایی روح از جسم دنیایی، روح زندگی جدیدی آغاز می کند و ادله ای نیز ارائه می نماییم. برخی از این ادله عبارتند از:
دلیل اول: آیات بسیار و روایات مستفیضه و ادله ی قطعی این است که روح بعد از مرگ باقی است و به جسد مثالی لطیف تعلق میگیرد و منظور از قبر، قبر برزخی است، عالمه مجلسی (ره) در این باره می فرماید: «فَالمُرَادُ بِالقَبرِ فِی أَکثَرِ الأَخبَار مَا یَکُونُ الرُّوح فِیهِ فِی عَالَمِ البَرزَخ وَ هَذَا یُتمُّ عَلَى تَجَسُّمِ الرُّوح وَ تَجَرُّدِه موجودات.»[1]
دلیل دوم: مرحوم فیض کاشانی می نویسد: اهل هر نشأه و عالمی همان عالم را درک می کند؛ اما موجودات غیر آن نشأه را نمی فهمند؛ از این رو پیامبر (صلی الله علیه و آله) که فرمود: «النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»[2] ناظر به همین مطلب است. آنگاه می فرماید: اگر بخواهی به آن نشأه دست یابی، باید قدرت بر آن جهان پیدا کنی؛ مثل اینکه رسول گرامی اسلام جبرئیل را می دید و دیگران نمی دیدند: «وَ مِن هُنَا یَظهُر اَنَّهُ لایَلزَم اَن یُشَاهد تِلکَ الأُمُور فِی القَبر فَهَذَا الآیَاتُ الجسدانِیَّه لأَنَّهَا مِن نَشأَةِ الأُخرَی وَ من یُشَاهدها فِی الدُّنیَا فَذَاکَ مِن ظُهُورِ سلطان الآخِرَه عَلَیهِ کَمَا یُشَاهِد النَّبِی جبرئیل وَ لایُشَاهِده غِیرهُ مِن الحاضرین»[3]
بر این اساس در حدیثی از امام صادق آمده است که اگر بندگان خدا در مقابل آنچه نمی دانند توقف کنند و آن را انکار نکنند به کفر و بی دینی مبتلا،نمی شدند:«لَوْ أَنَ الْعِبَادَ إِذَا جَهِلُوا وَقَفُوا وَ لَمْ یَجْحَدُوا لَمْ یَکْفُرُوا»[4]
[1]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج3، ص167.
[2]. شریف الرضی، خصائص الائمه، ص112.
[3]. فلسفی، محمدتقی، معاد از نظر روح و جسم، ج1، ص257.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج2، ص388.