حیا یکی از بهترین نیروهای کنترلکننده درونی انسان است که از واژه حیات گرفته شده است، حیات یعنی زندگی و کسی که حیا دارد یعنی انسانی زنده است و کسی که حیا ندارد در ظاهر زنده است ولی درواقع چنین نیست.
عقل سلیم، حیا را لازم میداند و همه مردم در هر دین و آیینی حیا را میستایند.
حیای برون حجاب است که برخاسته از حیای درون است بهعبارتدیگر حجاب هم که عفت در پوشش است بر پایه حیا استوار است[1] و درعینحال حجاب و حیا بر رویهم اثر میگذارند یعنی حیا هم یکی از ریشههای پذیرش حجاب و مقید شدن به آن به شمار میرود[2]؛ بهعبارتدیگر حجاب با حیا رابطه مستقیمی دارد و حیا حجاب را زیاد میکند و حجاب حیا را زیاد میکند، پس هرچه حجاب و پوشش کاملتر شود، حیا بیشتر میشود و بالعکس هر چه پوشش کمتر شود حیا کمرنگتر میشود.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره ارتباط عفت که یکی از شعبههای آن حجاب است با حیا میفرمایند:
«عَلَی قَدْرِ اَلْحَیاءِ تَکونُ اَلْعِفَّةُ؛ عفت شخص بهاندازه حیای اوست».[3]
البته ناگفته نماند که گرچه حجاب، از حیا ناشی میشود اما درعینحال اینطور نیست که تمام خانمهایی که حجاب دارند با حیا باشند و از طرف دیگر، اینطور نیست که تمام خانمهایی که حجاب ندارند نیز بیحیا باشند چراکه ممکن است حجاب یک خانم علتی بهجز حیا داشته باشد مثل عادت، رسم و رسوم خانوادگی و علقههای شرعی و همچنین ممکن است علت بیحجابی یک خانم مثلاً محیط زندگی و اجتماع باشد نه بیحیایی. بنابراین رابطه منطقی بین حیا و حجاب، عموم و خصوص من وجه است.
[1]. حریم ریحانه، ص 84.
[2]. حریم ریحانه، ص 94.
[3]. عیون الحکم و المواعظ، جلد 1، صفحه 327