محل کار خلوت بود، روزنامه رو برداشتم و ورق زدم، تمایلی به مباحث سیاسی و اقتصادی اش نداشتم. دغدغه این روزهای زندگیم ، مدیریت هر چه بهتره خونواده ای بود که تازه تشکیلش داده بودم. تازه یه خونه توی شهر اجاره کرده بودم و کیلومتر ها دورتر از خانواده ، زندگی مشترکم رو شروع کرده بودم. قبل از ازدواج هم به زندگی دور از خانواده عادت داشتم. دوران دانشجویی و سربازی و البته یکسالی که توی این شهر، زندگی مجردی داشتم . تمام نگرانیم، همسرم بود ، آخه اون فارغ از همه این تجربه ها ، به دور از خانواده ، بایستی حداقل روزی هشت ، نه ساعت توی خونه تنها باشه . صفحات روزنامه رو همینطور ورق میزدم و توی فکر بودم . " تلفن ، فاصله ها را کم میکند." عنوان صفحه فرهنگی روزنامه بود.
قسمت های مهمش رو خوندم . آره ، راه حل بدی به نظر نمییومد ، گرچه فاصله داشتیم با هم ، اما روزی چند بار تماس میتونست ، این فاصله ها رو کم کنه .
--------------------------------------------------
برداشت از روایت مکارم الاخلاق، ص 218
#حیات_طیبه
#مهارت_زندگی
#سبک_زندگی_دینی
#سبک_زندگی_اسلامی
#راههای_محبت_به_همسر
#روزهای_آغاز_زندگی_مشترک