ارتیاط مجسمه موزه با نابودی عشق
دریکی از موزه های دیدنی اروپا درحال مشاهده مجسمه خانمی جوان و زیبا بود که روی یک تختخواب بسیار شیک خوابیده بود.
کنارش، مجسمهی پسری جوان و زیبا بود که با اخم تندی یک پایش روی تخت، پای دیگرش را روی زمین برگردانده بود و تمام صورتش را پشت به تخت کرده بود. انگار که می خواست با سرعت زیاد فرار کند.
مسئول موزه به او گفت: منظورسازنده از ساخت این مجسمهها، در حال معاشقه بودن آنان نبوده است، زیرا مرد جوان درحال فرار از زن زیبا است.
هرفردی ابتدا بایک هیجانی به طرف معشوق دنیاییاش مانند ثروت زیاد می رود، ولی بعد از رسیدن به او، عشقش در آنجا تمام می شود.
وصال به محبوب دنیایی، محل دفن عشق و آغاز دل زدگی و فرار از او است(۱) و فقط با وصال به محبوب واقعی یعنی خدا دلها آرام میشود(۲).
یاد خدا گامی به احساس آرامش در زندگی همسران و دیگران است.
پینوشتها:
1.مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج23، ص148، چ4، صدرا، قم، 1387
.2دلها فقط و فقط بایاد خدا شاد می شوند.سوره رعد، آیه28