شاید داستان ملانصرالدین را شنیده باشید. زمانی که بچه ها در کوچه او را اذیت می کردند؛ ملا برای خلاصی از دست آنها به دروغ گفت در فلان کوچه آش نذری می دهند. بچه ها باور کردند و آش آش گویان به سمت آن کوچه رفتند! مردم هم که آنها را دیدند با بچه ها همراه شدند!! آنقدر این جریان شدت گرفت که ملا با خود گفت نکند واقعاً آش می دهند که این همه آدم به آن سمت می دوند!؟ شروع به دویدن کرد !
این داستان جامعه ما در عصر معاصر است. بسیاری از افراد بدون اینکه درباره مسئله اطلاع داشته باشند صرف اینکه تعداد زیادی از آن تفکر پیروی می کنند، حتی به غلط با آن همراه شده و آن موضوع را حق می پندارند .
آیا به راستی اعتقاد اکثریت به یک موضوع، باعث حقانیت آن موضوع می شود؟ در چه مواردی میتوانیم اکثریت را ملاک قرار دهیم؟
خداوند در برخی آیات قرآن می فرماید :
أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ(یونس؛ ۵۵ )بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ(عنکبوت؛ ۳۶ )
این آیات دل انسان را محکم می کند. چرا که گاهی برخی افراد از کم بودن رهروان راه حق ترس دارند، لذا مسیرشان را عوض می کنند .
حضرت امیر علیه السلام میفرمایند: در مسیر هدایت از کمی رهروانش، احساس تنهایی و وحشت نکنید. (خطبه ۱۰۲ ؛ نهج البلاغه)
اکنون ما در رسانه ها، در عصر تکنولوژی گرفتار این مسئله شده ایم و اگر ببینیم مطلبی بسیار تکرار می شود گمان می کنیم درست است و در صورت پشت کردن به آن از جمع عقب می افتیم . این فن در رسانه به فن ارابه و واگن معروف است.گویا عده ای سوار بر ارابه مسابقه میدهند؛ ارابه ای که درآستانه حرکت است! اگر همراهی نکنید عقب خواهید ماند! در نتیجه باید برای همگامی با آنها تلاش کنید
جالب اینکه در برخی موارد شاهد ضرب المثل های اشتباه در این مورد نیز هستیم مثل؛ خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!! اگر بخواهیم به این ضرب المثل عمل کنیم باید گاهی با ارزشهای انسانی و دینی و اخلاقی مخالفت کرده و مغایر با آنها حرکت کنیم. پس بهتر است در این مواقع رنگ خدایی بگیریم و با جماعتی که این رنگ را دارند همسو شویم .
صِبْغَةَ اللََّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللََّهِ صِبْغَةً (بقره؛ ۲۶۱ )رنگ خدایی (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت می کنیم .