خلاصه تفسیر سوره تین بر اساس المیزان - ۴
(ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ، سپس او را- در صورتى كه منحرف شود- به پستترين مرحله برگردانديم)
كلمه رد كه مصدر فعل رددنا است، ظاهرش اين است كه به همان معناى معروفش باشد، در نتيجه كلمه اسفل به خاطر افتادن حرف جر يعنى حرف الى از اولش منصوب شده است. در واقع جمله در تقدیر این بوده است: «رددناه الى اسفل». منظور از (أَسْفَلَ سافِلِينَ) جایگاه پستی است كه از هر پستى پایینتر و از مقام هر زيانكارى پستتر است.
معناى آيه اين است: سپس ما همين انسان را كه در بهترين صورت آفريديم، به مقام پستى برگردانديم كه از مقام تمام اهل عذاب پستتر است. احتمال هم دارد كه كلمه رد در اينجا به معناى جعل باشد. يعنى ما او را پستترينِ پستها قرار داديم. نيز احتمال دارد به معناى تغيير باشد. یعنی ما سپس همين انسان را كه آن طور آفريديم، تغيير مىدهيم و مقصود از سفالت به هر حال شقاوت و عذاب است.
بعضى گفتهاند: منظور از خلقت انسان در احسن تقويم، همان شرايطى است كه يك انسان در آن شرايط، هستى پیدا میکند و به جوانى مىرسد؛ حدى كه قوايش استقامت يافته و صورت ظاهرياش به كمال مىرسد. منظور از بازگرداندن انسان به اسفل سافلين، برگرداندنش به دوران ضعف قواى ظاهرى و باطنياش در پيرى است كه قامتش دیگر استوار نیست، پشتش خم و حواسش ناتوان مىشود. در نتيجه معنای اين آيه شبیه این آيه میشود: «وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ، هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونهاش میکنیم (و به ناتوانی کودکی باز میگردانیم)؛ آیا اندیشه نمیکنند/ یس، 68»
ولی این تفسیر از آیه با آيه «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» نمىسازد، چون قطعا اين استثناء، استثنای متصل است. برگشتن خلق و خوى انسان در دوران پيرى استثناءپذير نيست و شامل مومن و کافر و منافق میشود. چون قانونی طبیعی و فراگیر است.پس این ادعا که مردم صالح و مؤمن چنين نمىشوند و از دگرگونى در اماناند ادعايى خرافی است. همچنين اين ادعا كه كسى بگويد منظور از انسان در آيه شريفه تنها انسانهای كافر است و مقصود از رد او، بردنش به جهنم است و استثناء هم منقط، ادعایی بیاساس است. [در اینجا (https://eitaa.com/almizzan/70) درباره استثنای متصل و منقطع صحبت کردهام.]