نکاتی پیرامون ذکر یا هو عمّار بن ياسر(قدس الله روحه)نقل می کند:
أميرالمؤمنين،علی(عليهالسّلام) در روز جنگ صفّين در حال جنگ و نبرد مي فرمود:
يا هُوَ، يا مَن لا هُوَ إلّا هُوَ، اغْفِرْلى وَانْصُرْنى عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ
(اى هويّت مطلقه، اى كسى كه هيچ هويّتى در عالم نيست مگر هويّت او،مرا مورد مغفرت خود قرار بده و بر گروه كافرين پيروز نما)
به حضرت عرض كرد: يا أميرالمؤمنين، اين كنايات و ألفاظ مبهم چيست؟
حضرت فرمود: اين ألفاظ، اسم أعظم خداوند است و ستون توحيدِ خداوند است، هيچ معبودى جز او نيست.
سپس آن حضرت آيه شريفه شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إلّا هُوَ و آيات آخر سوره حشر را قراءت فرمود، و از مركب فرود آمد و چهار ركعت نماز پيش از زوال بجاىآورد.
حاشیه از اين روايت شريف استفاده مىشود كه ذكر مبارك يا هو و ذكر يا مَن لا هو إلّا هو آثار خاصّ به خود را دارد و كسى كه به حقيقت آن متحقّق شود، به مقام و درجه اسم أعظم نائل گرديده است؛ ولى آيا هر كسى مي تواند به اين أذكار بپردازد؟ و آيا به صرف گفتن اين ذكر شريف، شخص واجد آثار آن مىشود؟
مرحوم علاّمه طباطبایی(قدس سره)می فرمایند: ذكر يا هو خيلى ذكر حادّى است، و لذا مشايخ و أساتيد أخلاق اين ذكر را بسيار با احتياط و در موارد بسيار نادرى مىدهند و با تعداد كم؛ مثلاً ذكر جلاله يا توحيد يا لا هو إلّا هو را سه هزار مرتبه يا پنج هزار مرتبه مىدهند ولى ذكر يا هو را پانصد مرتبه يا هفتصد مرتبه مىدهند(پایان فرمایش مرحوم علامه) گفتن برخى از اذكار، احتياج به اذن خاصّ دارد بنابراين به مجرّد ترغيب و تحريصى كه در شرع و كلمات أولياى إلهى در پرداختن به ذكر آمده، سالك نمىتواند سر خود، دست به ذكر زند؛ چهبسا برخى از أذكار با حال او متناسب نبوده و برايش مضرّ باشد.
توحيد صدوق، ص ۸۹/جنگ خطی علامه طهرانی/نور مجرد،ج1