یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود کاری هایی مثل هجرت و مسافرت، انقدر سخت برای انسان تمام شود، همین دوری است، دوری از خانواده و فرزندان که اگر اوضاع زندگی متعادل پیش رفته باشد، سخت انسان را وابسته ی خود میکنند و از طرف دیگر همین محیطِ مورد علاقه، وسیله ی امتحان انسان اند؛
در همسر، صبر و سازش، و در فرزندان، مدیریت و تربیت، مواردی هستند که انسان بیشتر با آنها مورد امتحانات سخت الهی قرار میگیرد، و در مقابل، اجری عظیم برای افراد سربلند در این امتحان قرار داده شده، و برکات عظیم دنیوی و اخروی در پی دارد انشاالله.
دیگر نشانه ی اهمیت خانواده، وقتی نمایان میشود که انسان در زندان یا اسارت و دور از آنها باشد، آنگاه است که فقدان این محیط را به خوبی احساس میکند و اساسا همین دوری از محیط زندگی و افرادش است که زندان را سخت میکند،
و خوش بحال کسی که قبل از تنهایی و دوری، قدرشان را بدانش.[1]
[1] این متن، از سرچشمه ی دعاى جوشن صغير، نشأت میگیرد كه امام كاظم (علیه السلام) در قسمت هفدهمِ آن، خود را با اسيرانِ در بند دشمن مقايسه مىكند كه بهدور از دوستان و خانواده، او را در غل و زنجير به هر سو مىكشند.