(حوزه ی امنیتی- نظامی)
از این پایداری ها
شهیدانت تو را در یادها آزاده می خواهند
نمی دانند این خطّه حریم یوزِ ایرانی ست
که این خاکِ دلاورآفرین را ساده می خواهند
بگو سگ های چشم آبی و زرد آرام بنشینند
که گیج هاری اند این ها فقط قلاده می خواهند
نرفت این سر، به زیرِ تیغِ طاغوتی که یارانت-
کسی را اینچنین باشد اگر، سرداده می خواهند
تو را قاجارها و پهلوی ها مفت بخشیدند
به خون ویرانه هایت را ولی آماده می خواهند
وفاداری به جمهوری اسلامیِ تو یعنی
که این مردم نه آقازاده، ایران زاده می خواهند
قطار آویخته، دل جانهاده، مرد و زن درصف
سلاح آماده، خون در جوش، اسب و جاده می خواهند
چهل سال است سرمستیم از این پایداری ها
بده جامِ پیاپِی عاشقانت باده می خواهند
=================================================
(حوزه ی سیاسی- اجتماعی)
هم آرمان
شب بو شدیم تا که زمستان عوض شود
تا چهره ی تکیده ی گلدان عوض شود
باران زد و رشیدتر از سروها شدیم
تا رو به سبز، رنگ بیابان عوض شود
سبز و سفید و سرخ برافراشتیم مُشت
تا روزگار سلطه و فرمان عوض شود
صدپاره شد وطن، که نگهبان وطن فروش!
دادیم جان و تن که نگهبان عوض شود
فقر آمد و غنی ترمان کرد از غرور
تا معنی کتابَتی "نان" عوض شود
گفتیم می رویم به راه مریدمان
هرچند جای خانه و زندان عوض شود
ما نسل مُشت های گره آمدیم تا
آخر مسیر مستی طوفان عوض شود
هم دست و هم نگاه و هم آواز و هم نبرد!
هم آرمان شدیم که ایران عوض شود
این قصه رنگ سردی و غم داشت، انقلاب
آمد شکوفه داد که پایان عوض شود
==============================================
یک آسمانِ صافِ آبی تر
ناخن کشیدید و به جایش پَر درآوردیم
تا عشق را در مسلکی دیگر درآوردیم
ما نخل نه! ما سَروهای سر به سر بودیم
سر را جدا کردید و ما صد سر درآوردیم
نذر بدی کُشتید مردان و پسرها را
چادر به چادر مادر و دختر درآوردیم
خون را به دیوار جهالت اسپرِی کردیم
از مُشت هامان تیزی خنجر درآوردیم
سقف شما زندان سرد و بی چراغی بود
با هر شهیدی از دلش یک دَر درآوردیم
جمهوری اسلامی عشق آمد و از صلح
یک آسمان صافِ آبی تر درآوردیم
مرزی ندارد «آ»ی ِ آزادی ما وقتی
از قلب آن ویرانه ها کشور درآوردیم
ما بچه های انقلابیم از خوشی سرشار
آخر از عمق رنج هامان زَر درآوردیم