مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب امان از بدبختی
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن

ترنم هستم. از تاریخ 27 آذر 1399 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 49 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
امان از بدبختی

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01


بسم الله
«امان از بدبختی»
باصدای طفل دوساله و نیمه اش از خواب پریده بود وحالا  که در خواب به او دارو میداد، به خاطر خستگی، کلافه بودو تندی می.کرد:«بخور دیگر. آه. کوفت کن» دخترک مقاومت می‌کرد و نمی‌خواست فرو دهد آخرش هم بالا آورد. صبر مهین تمام شد.
   ای خدا!هرچه بد بختی است سرمن ریخته. چقدر من بدبختم. خسته ام. خوابم می آید. اینها هم که نیمه شب هم خواب نمی‌گذارند برایم. بدبختی هم حدی دارد.

همسرش از خواب بیدار شد:«چه‌شده خانوم؟»
_هیچ شما بخواب. همه‌ی بد بختی‌ها برای ما زنان بیچاره است.
_خانومی این ثوابی که شما می‌بری مگر با کل کارهای ما قابل مقایسه است؟یاد همسایه باش که آرزو می‌کند یک شب بخاطر بچه بد خواب شود. حسرت همین شب‌های تو را می‌برد.
زن به فکر فرو رفت. زن همسایه، همه جور دوا دکتری کرده بود وحالا دیگر تنها به خرید بچه فکر می‌کرد.و همیشه با حسرت، برسر کودکان او بوسه میزد.

در همین فکرها بود که صدای اذان صبح بلندشد‌.کور مال کور مال، وضو گرفت و خودش را به سجاده رساند. 
بعد ازنماز، انگار صدایی در گوشش زنک میزد:«خستگیهایت را به خدا هدیه کن، اما شاکی نباش. بهشت زیر پای تو، بابت همین زحمتهایت است. والا بهشت را به بهانه نمی‌دهند. این قدر ناشکیبی نکن. به سلامتی خودت وفرزندانت فکر کن. واین مشکلات را برای خدا تحمل کن. ایمان اینجا ظاهر می‌شود نه فقط روی سجاده»


زن بسجده رفت، بابت بداخلاقی با فرزندش و غرزدن‌ بر سرخدا، استغفار کردو برخاست تاطلوع صبح، کمی قرآن بخواند.
#خانواده
#سبک_زندگی
@zedbanoo

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما