- امنیت رواني در خانواده
«بعد از نیاز جنسی که می توان آن را نخستین عامل تشکیل زندگی مشترك دانست، تأمین نیازهاي عاطفی و روانی را می توان مهم ترین عامل براي تدوام و بقاي نظام خانواده دانست».[1]
«به همین دلیل می توان گفت یکی از شاخصه هاي سبک زندگی اسلامی در محیط خانواده اصالت دادن به عواطف متقابل میان همسران و به طور کلی همۀ اعضاي خانواده نسبت به یکدیگر است. خانوادة اسلامی خانواده اي است که محل امنیت و آرامش و سکون است. اضطراب و تشویش و بی اعتمادي در آن جایی ندارد. اصولاً یکی از اهداف اصلی توصیۀ اسلام به تشکیل خانواده همین است. اسلام می خواهد با تشکیل خانواده محلی براي سکونت و آرامش زن و مرد و سایر اعضاي خانواده تأمین نماید .اسلام می خواهد با تشکیل خانواده محلی براي سکونت و آرامش زن و مرد و سایر اعضاي خانواده تأمین نماید».[2]
{هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْه}.[3]
(او خدايى است كه (همه) شما را از يك فرد آفريد و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بياسايد).
{وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}.[4]
(واز نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد در اين نشانههايى است براى گروهى كه تفكّر مىكنند!).
«لَا تَهْنَأُ حَيَاةٌ مَعَ مَخَافَةٍ ».[5]
(زندگی با ترس واسترس ، گوارا نیست).
«درحالىكه به كارگيرى الفاظ نامناسب و رعايت نكردن عفت كلام، علاوه بر اينكه از مراتب معنوى انسان مىكاهد، باعث از بين رفتن صميميت و محبت در ميان همسران مىگردد و آنان را نسبت به همديگر جسور و بىپروا مىكند».[6] «ازنظراسلام مهم ترین ارکان استحکام خانواده« رحمت » و « مودت » میان زن و مرد است».[7]
أسوه آسمانی
گفته شد اهل بیت ^ به جهت داشتن مقام عصمت وحیات طیبه؛ مَثَل ومثال بی نظیری در الگوی زندگی سعادت مند می باشند.دراین میان زندگی مشترک حضرت علی × وفاطمه زهرا ÷ جایگاه ویژه دارند ، چرا که هردو آن بزرگوار معصوم بوده وپیوند شان هم آسمانی است.
روابط عاطفى در اين خانواده بسيار عميق بود، به گونه اى كه فاطمه زهرا عشق و محبت خود به على را به سلمان ابراز مى دارد.[8] و در شرايطى به على مى گويد: «جان من فداى تو و حافظ تو؛ همواره با تو خواهم بود در خوبى و راحتى و سختى و بلاها»[9] از آن سو، على × نيز عشق وافرى به همسرش داشت، به گونه اي كه در شهادت او مى گويد: «صبرم كم شده و توان خويشتندارى برايم نمانده؛ كار هميشگي ام اندوه و شب بيداري است، تا آنكه در دار آخرت با تو باشم».[10] در طول زندگى، گفتگوى عاطفى و شوخى بين اين دو همسر جريان داشت و تفريح و سرگرمى بخشى از زندگى آنها بود.[11]
دراین جا بایسته است که به گوشه ای یا بهتر بگوییم عصاره زندگی مشترک ایشان اشاره ای کنم که با وجود این که جمله ای بیش نیست، اما کتاب ها پیام در آن نهفته است.
« فَوَ اللَّهِ مَا أَغْضَبْتُهَا وَ لَا أَكْرَهْتُهَا عَلَى أَمْرٍ حَتَّى قَبَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ وَ لَا أَغْضَبَتْنِي وَ لَا عَصَتْ لِي أَمْراً وَ لَقَدْ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا فَتَنْكَشِفُ عَنِّي الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَان».[12]
(به خدا قسم هیچ وقت او را خشمگین نکرده وبه چیزی مجبورنساختم، تااینکه خداوند او را قبض روح کرد. او نیز مراخشمگین نکرده در هیچ موردی نسبت به من عصیان ننمود. وقتی به او نگاه مي كردم تمام غم و اندوه هاي دلم برطرف مي شد).
حضرت فاطمه در آخرين لحظات زندگي به شوهر وفادار خويش، صادقانه اظهار داشت :
«يَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي».
(اي عموزاده! هيچ گاه دروغ و خيانتي در زندگي از من نديدي و از وقتي كه با من زندگي مشترك آغاز نمودي، هرگز با دستورهايت مخالفت نكردم).
وعلي هم در جواب او فرمود :[13]
(مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنْ اللَّهِ مِنْ أَنْ أُوَبِّخَكِ بِمُخَالَفَتِي».[14]
(پناه بر خدا! تو نسبت به خدا داناتر، نيكوتر، پرهيزگارتر، بزرگوارتر و هراسناك تر از آني كه بخواهم درباره مخالفت با خود، تو را سرزنش و توبيخ كنم).
[1] . براي توضیح بیشتر، ر.ك : اخلاق در قرآن، آیه الله محمدتقی مصباح یزدي، ج 3، صص 92- 74.
[2] . همیشه بهار ، ص 87 .
[3] . الأعراف/ 189.
[4] . الروم/ 21.
[5] . عيون الحكم و المواعظ؛ ص170.
[6] . پرسش ها و پاسخ هاى دانشجويى ، دفتر چهل و هشتم(همسردارى) ،ص95.
[7] . جامعه در قرآن، عبدالله جوادي آملی، صص 69- 68.
[8] . دشتي، نهج الحياة، ص 145.(منبع)
[9] . دشتي، نهج الحياة، ص 147.(منبع)
[10] . نهج البلاغه، خطبه 202.
[11] . نيلي پور، مهدي، فرهنگ فاطميه، ص 187 و 189.(منبع)
[12] . كشف الغمة في معرفة الأئمة ، ج1 ؛ ص363.
[13] . به نظراین حقیر در این پاسخ امیر المومنین × غم وسوز جانکاهی است که سخن آن سیده زنان عالم÷ در جان ایشان انداخت . و بنده این سطور را در حالی می نویسم که هاله ای از بغض و اندوه وجودم را فرا گرفته است.
[14] . المناقب (للعلوي) ، الكتاب العتيق ؛ ص180