#انسانم_آرزوست (۱۱)
بر ملا کردن راز، مایه سقوط انسان است.
حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیش و پیش از همه، از خطای بندگان آگاه است. اما صبر و رازداری او بی نهایت است. اگر او کار پشت پرده ما را افشا کند، آیا کسی با ما دوست می شود؟ آیا برای کسی آبرو و حیثیتی باقی می ماند؟
حال خدا مى گويد: من از خطای بنده ام اطلاع داشتم. اگر لازم بود خودم آنرا فاش مى كردم. چرا تو راز او را فاش کردی؟ مگر تو خودت خطا نداری ، آیا فكر نمى كنى كه یک زمانی همين قضيه به سرت بيايد و خطاهایت برملا شود.
زنی نزد امیرالمومنین عليه السلام می آید: يا على من گناه كردم، بيا بر من حدّ جارى كن.
علی مى گويد: بلند شو برو، اين هذيان ها چيست مى گويى؟ اشتباه می کنی. زن هم ناراحت شد که چرا علی اینطور برخورد کرد.
اين يعنى منِ على «مقامِ گذشت و رحمت خدا» را احساس مى كنم و مى گويم برو. چرا باید گناه پنهانت را علنی کنم؟
اگر یک عضو خانواده ما کار خلافی انجام دهد، بخاطر پیوند و عُلْقه ای که بین ماست، رازداری می کنیم. ولی چرا دیگران را جدای از خود می بینیم و رازشان را فاش می کنیم؟ مگر ما در #انسانیت مشترک نیستیم.
@Hagh1441