خدای متعال در عالم هستی برای خود مَثَل هایی قرار داد ، مَثَل اعلای خدای متعال اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستند ، در رأس ایشان نبی مکرم اسلام است که آینه تمام نمای اسماء و صفات الهیه است و تمام صفاتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دارد در اهل بیت علیهم السلام نیز جمع است. یعنی اهل بیت آینهی توحید هستند. امیرالمؤمنین فرمود: «مَا لِلَّهِ آیَةٌ هِیَ أَکْبَرُ مِنِّی» (مجمع البحرین ؛ ج1 ؛ ص405) برای خدای متعال آیه و نشانه ای بزرگتر از من وجود ندارد. یعنی بزرگترین آینه توحید که خدا را نشان میدهد من هستم، امام صادق علیه السلام فرمود : « کُلُّنَا وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ » (الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: 85-86) همگی در نزد خدا یکى می باشیم( یعنی ایشان یک حقیقت واحد هستند)گرچه در ظاهر یکی را بزرگتر و زیبا تر از باقی می بینیم ، در دعای سحر - که در واقع وصف اهل بیت علیهم السلام است، با درخواست دارا شدن اسماء جمال و جلال الهی از او درخواست می کنیم ما را با اهل بیت علیهم السلام پیوند داده و به لقاء خودش برساند- می خوانیم : «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ بِأَعْظَمِهَا» خدایا از تو درخواست می کنم به حق بالاترین مرتبه از عظمتت، «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ جَمَالِکَ بِأَجْمَلِهِ» خدایا از تو درخواست میکنم به حق نیکوترین مرتبه از جمالت، اما بعد که دقیق نظر می افکنیم ، میبینیم تمامی اهل بیت علیهم السلام عظیم و زیبا هستند و حقیقت وجودشان نور واحدی است : «کُلُّ عَظَمَتِکَ عَظِیمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّهَا » همه مراتب عظمتت عظیم است، خدایا از تو درخواست می کنم به حق همه مراتب عظمتت. «کُلُّ جَمَالِکَ جَمِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِجَمَالِکَ کُلِّهِ»(إقبال الأعمال (ط - القدیمة) ؛ ج1 ؛ ص34) همه مراتب جمال تو زیباست ، خدایا از تو درخواست می کنم به حق همه مراتب زیبایی ات . در دعای سحر به ظاهر اسماء و صفات خدای متعال را نام میبریم، اما در باطن خود را با محبت در انسان کامل غرق میکنیم ، در این هنگام اهل بیت علیهم السلام را مییابیم و میبینیم که یکی از دیگری زیباترند اما با اندکی توجه میبینیم که صفات کمالیه در تک تک ایشان جمع و همه در یکدیگر غرق شدهاند. امام صادق علیه السلام در پاسخ زید شحام که از حضرت پرسیده بودند کدام یک از حسن و حسین علیهما السلام افضل هستند فرمود : « إِنَّ فَضْلَ أَوَّلِنَا یَلْحَقُ فَضْلَ آخِرِنَا وَ فَضْلَ آخِرِنَا یَلْحَقُ فَضْلَ أَوَّلِنَا فَکُلٌّ لَهُ فَضْلٌ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَسِّعْ عَلَیَ فِی الْجَوَابِ فَإِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَسْأَلُکَ إِلَّا مُرْتَاداً فَقَالَ نَحْنُ مِنْ شَجَرَةٍ بَرَأَنَا اللَّهُ مِنْ طِینَةٍ وَاحِدَةٍ فَضْلُنَا مِنَ اللَّهِ وَ عِلْمُنَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِینِهِ وَ الْحُجَّابُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ أَزِیدُکَ یَا زَیْدُ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ خَلْقُنَا وَاحِدٌ وَ عِلْمُنَا وَاحِدٌ وَ فَضْلُنَا وَاحِدٌ وَ کُلُّنَا وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقُلْتُ أَخْبِرْنِی بِعِدَّتِکُمْ فَقَالَ نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ هَکَذَا حَوْلَ عَرْشِ رَبِّنَا جَلَّ وَ عَزَّ فِی مُبْتَدَإِ خَلْقِنَا أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ.» (الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: 85-86) همانا برترى اوّلین فرد ما با برترى آخرین فرد ما بهم پیوند مى یابد و فضل آخرین فرد ما با فضل اوّلین فرد ما پیوستگى دارد، پس همگى داراى فضل اند، زید گوید: به آن حضرت عرض کردم: فدایت شوم پاسخ را برایم باز بفرمائید [بیشتر شرح بدهید] به خدا قسم من جز به منظور پى جوئى حقّ از شما سؤال نمى کنم، امام فرمود: ما از شجره اى هستیم که خداوند همه ما را از یک گل آفرید، برترى ما از جانب خدا و علم ما (موهبتى) از نزد خداوند است، ما امانتداران خدا بر آفریدگان او هستیم و فراخوانندگان به دین او و پرده داران (واسطه) میان او و مخلوق او هستم، اى زید آیا مى خواهى بیشتر برایت بگویم؟ عرض کردم: بلى، پس آن حضرت فرمود: ما از حیث آفرینش یکسانیم، و دانش و فضل ما یکسان است، و همه ما نزد خداى عزّ و جلّ یکى هستیم، من عرض کردم: مرا از تعدادتان آگاه کنید، فرمود: ما دوازده تن بدین گونه (اشاره با دست به صورت دائره) از آغاز آفرینش گرداگرد عرش پروردگارمان قرار داشته ایم، نام اوّلین فرد ما محمّد و نفر میانه ما محمّد، و آخرین فرد ما نیز محمّد است. و در حدیث دیگری امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود : « أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ کُلُّنَا مُحَمَّدٌ فَلَا تَفَرَّقُوا بَیْنَنَا وَ نَحْنُ إِذَا شِئْنَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِذَا کَرِهْنَا کَرِهَ اللَّهُ » (المناقب (للعلوی) / الکتاب العتیق ؛ ؛ ص75 ، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج26، ص:7 ) اول ما محمّد آخر ما محمّد و وسط ما محمّد است همه ما محمّدیم بین ما جدائى نیاندازید ما وقتى بخواهیم خدا می خواهد وقتى نخواهیم خدا نمیخواهد. این که فرمود « نَحْنُ إِذَا شِئْنَا شَاءَ اللَّهُ »به این نکته اشاره دارد که هر چه از خدا میخواهید از طریق ما بخواهید.چرا که اول باید ما اراده کنیم تا خدا نیز اراده کند ، اگر ما نخواهیم، خدا هم نخواهد خواست. از این بیان فهمیده می شود که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مستغرق در توحید و آینه تمام نمای اسماء و صفات الهیه اند لذا باید به درگاه ایشان وارد شده و با آنان به سرمستی رسید تا صبح دولت آدمی دمیده به سرور و طرب ابدی برسد گفت که سرمست نه ای رو که از این دست نه ای رفتـم و سرمسـت شدم وز طـرب آکنده شدم (دیوان شمس-غزلیات -غزل شماره 1393) اگر به این سر مستی برسیم آن وقت است که می گوییم : مـرده بـدم زنـده شـدم گـریـه بـدم خـنـده شدم دولـت عـشـق آمد و من دولـت پاینده شدم (دیوان شمس-غزلیات -غزل شماره 1393)