ایزوگام درز تفاهم زندگی
پاییز تمام شده بود، هوا خیلی دلتنگ شده بود و بهانه گریه داشت و در نهایت بغضش ترکید و اشکهای باران از صورتهای ابرها سرازیر شدو بر پهنای زمین ریخت.
مشت حسن به پسرش زنگ زد: سلام عزیزم، پسرم خوبی؟ عروسم چطور است؟
پسر و عروسم، حواستان خیلی جمع باشد. لحاف صمیمیت و عشق رو قلبهای خودتان بکشید تا دلهاتون مریض نشود و در صحبت هایتان زیبا صحبت کنید(1).
پسرم! باران من را یاد مطلبی انداخت، قطرات کینه و دعوا از سوراخهای اختلافات وارد منزل دل خودت و همسرت نشود.
پی نوشت ها:
1-وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا؛ با مردم زیبا سخن بگویید. سوره بقره، آیه83.