خداوند در قرآن میفرماید:
فَإِنِّي قَرِيبٌ
یقیناً من نزدیكم
گفتی من نزدیکم، خدای مهربانم...
میهمانی تو مرا باز هم به تو نزدیکتر میکند، تو مرا دعوت میکنی به یک میهمانی از جنس نور یعنی رمضان، ماه خودت...
چون دوستم داری...
چگونه میتوانم با این همه دنیازدگی و غفلت دم از دوستی تو بزنم؟
میگویی که میخواهی ببخشی و فراموش کنی دوریهایم از خودت را...
چنین میگویی در کتاب آسمانی خود :
أَنِّيٓ أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
یقیناً من [نسبت به مؤمنان] بسیار آمرزنده و مهربانم
باز امیدوار میشوم...
مخفیانه اشک شوق در چشمانم حلقه میزند تو همان را هم میخری، این اشک شوق من به خدایی است که خیلی از او دوری جستهام و اکنون به گونهای مرا می خواند که گویی بین من و بندگان خوبش اصلا هیچ فرقی نگذاشته، چگونه شرمنده نباشم؟ او مرا دوست دارد، در حالی که من گاهی از او غفلت کردهام و او حتی یک لحظه نمیتواند از من دوری کند، در حالی که از من بی نیاز است، من نمیفهمم او چگونه میتواند اینقدر مهربان باشد؟
و باز با کلام قرآنش میگوید:
يَآ أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
ای انسان! چه چیزی تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور كرده است؟
گله میکند و میگوید چرا بزرگواری و کرامت من تو را مغرور کرده و به غفلت واداشته؟ حتی در همین آیه که میخواهد مرا متوجه غرورم کند، و به من تلنگر بزند، باز از کرامت خویش حرف میزند، تا من یادم بماند که این گله کردن نیز، باز از جانب خدایی است که کریم است.
#خدا_بسیار_نزدیک_است
#میهمانی_خدا
#یادداشت_رمضان