سلام بانوی من
انگار همین دیروز بود که قم را برای آمدنت آذین بستند وزنان برای ورودت سبزه کاشتند زیرا به واقع آمدنت برای ما نوید بخش بهار بود.
برای دخترکم داستان ورودتان را زمزمه کردم و پسرم خواند که عمه سادات سلام علیک_روح عبادات سلام علیک_ کوثر نوری به کویر قمی_ آب حیات دل این مردمی....
خوشا به حال موسی بن خزرج که نامش را با میهمانداری از شما در تاریخ ثبت کرد و خانه اش بیتِ نور شد.
زینب ثانی، که وصال برادر برایت میسر نشد اما رفتی و داغ برادر برایت مصور نشد.
صلی علیک یا فاطمه معصومه(س)