بسم الله الرحمن الرحیم
پدرم فقط سواد خوندن قرآن رو داشت یعنی اگه نوشته دیگه ای جلوش می گذاشتی قادر بخوندن نبود بابام هروقت که بیکار می شد قرآن جیبیش رو از داخل لباسش بیرون میاورد و شروع میکرد به خوندن قرآن . منم که میدونستم معنای آیاتی رو که میخونه متوجه نمیشه ازش پرسیدم بابا شما که از قرآن چیزی متوجه نمیشی برای چی میخونی . بابام تاملی کرد و گفت اجازه بده جوابتو بعدا بدم. منم که فکر نمی کردم جواب قانع کننده ای داشته باشه قبول کردم گذشت و یه روز برای کاری کنار ساحل رودخونه رفته بودیم که بابام ازم خواست تا از رودخونه براش آب بیارم هرچی دنبال ظرفی گشتم تا باهاش آب بیارم پیدا نکردم تا اینکه به یه سبد کوچیک از این سبدایی که با برگهای درخت خرما میبافن و برای جمع کردن پسماندهای غذا تو آشپزخونه استفاده میکنند برخوردیم پدر گفت برو با همین آب بیار گفتم آخه با اینکه نمیشه آب آورد خلاصه اصرارهای پدرم منو وادار کرد که قبول کنم رفتم برای آوردن آب ولی چند قدم دور نشده از رودخونه تمام آب ظرف تموم شده بود چون منفذایی داشت که آب رو نگه نمی داشت چند باری سعی کردم ولی فایده ای نداشت دست از پا درازتر برگشتم و با خستگی گفتم بابا فایده نداشت بابام که حساب همه چیز رو خوب کرده بود گفت واقعا هیچ نتیجه ای نداشت من که به شدت خسته و کلافه شده بودم از سر ناراحتی نگاهی به ظرف کردم و گفتم چرا منو خسته و این ظرف کثیف و آلوده رو تمیز کرد پدرم گفت خوب این شد جواب اون مطلبی که در مورد قرآن خوندن من پرسیدی. پس ظرف آلوده با آب تمیز شد دل منم....
از پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند: إِنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأٌ كَصَدَإِ النُّحَاسِ فَاجْلُوهَا بِالاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآن(1)
دلها همچون فلزات زنگار دارند. زنگار آنها را با استغفار و تلاوت قرآن بزدایید.(2)
1. بحارالانوار، ج74، ص 174
2. قرآن شناسی علامه مصباح یزدی ج2ص35