برکت خدمت؛ پاداش پیروی از امام رضا(علیه السلام)
قبل از انقلاب براى تبليغ و كلاسدارى به شهرستان خوانسار رفتم، از جلسات استقبالى نشد.
يك روز در حمّام عمومى بودم كه جوانى در زدن كيسه و صابون از من كمك خواست.
(يك لحظه به ذهنم رسيد كه امام رضا عليه السلام هم در حمام چنين كارى كرد) بدون تاءمل كيسه و صابون را گرفته و كمك كردم.
من زودتر از او از حمّام بيرون آمده ولباسهايم را پوشيدم، او وقتى مرا با لباس روحانيت ديد جلو آمد و شروع به عذرخواهى كرد. گفتم: اشكالى ندارد، من به وظيفهام عمل كرده ام. پول حمام او را هم حساب كردم.
از حمام كه بيرون آمديم گفت: حاج آقا! مرا خجالت داده ايد، من هم بايد براى شما كارى بكنم. گفتم: من احتياجى ندارم، ولى داستان آمدنم به خوانسار و استقبال نكردن از كلاس را برايش تعريف كرده و از هم جدا شديم.
از آن به بعد ديدم جلسه شلوغ شد و عدّه زيادى جوان آمدند، متوجّه شدم كه اين به بركت تقليد از امام رضا عليه السلام و پى گيرى آن جوان بوده است.
خاطرت حجت الاسلام قرائتی ص ۱۶