خلقت انسان دراین دنیا را هرگز نمی توان عبث دانست و خالق هستی از خقلت انسن هدفی را دنبال می کند. در این خلقت انسان را می خواهد رشد داده و به اخلاق حسنه مزین سازد. اما با توجه به اقتضائات این دنیا که عالم کسر و انکسار است و هرگز نمی توان به راحتی به فضایل اخلاقی متلبس شد وبه جهتی موانع دنیوی که وجود دارد نمی توان به راحتی متخلق به اخلاق حسنه شد، به همین خاطر خداوند انبیا را برای هدایت بشر فرستاد تا او را متخلق سازند.
چنانچه پیامبر می فرماید:
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.
اما اگر بشر را به دانش آموزان یک کلاس تشبیه کنیم و انبیا را به معلم سرکلاس، در این میان معلمی که می خواهد دانش آموز خود را تربیت نماید باید به یک محتوایی داشته باشد تا بتواند با آن محتوا شالوده تربیتی خود را بنا کند. اساسی ترین شاکله ای که انبیا در هدایت انسان از آن استفاده کرده اند مساله معاد است. انسان بر اساس آن ویژگی هایی که دارد با هیچ چیزی مثل معاد و یاد آن تربیت نمی شود. زیرا هیچ عاقلی اگر بداند که سوای این عالم یک برنامه حسابرسی عظیمی وجود دارد که باید در آنجا به تمام کرده ها ونا کرده های خودش جواب پس بدهد، این انسان دیگر راه کج نمی رود و دست به ظلم و طغیان نمی زند.
در کتاب نزهۀ الناظر و تنبیه الخاطر حدیثی از امام حسین (ع) نقل شده که می فرماید: لَوْ لَا ثَلَاثَةٌ مَا وَضَعَ ابْنُ آدَمَ رَأْسَهُ لِشَيْءٍ: الْفَقْرُ وَ الْمَرَضُ وَ الْمَوْتُ.
در این بیان نورانی امام ، علت طغیان و عصیان انسان را در سه چیز می داند و آن سه چیز را باعث افسار گسیختگی انسان معرفی می کند. فقر بیماری و مرگ سه عامل اصلی هستند که غرور انسان را شکسته و او را از تجری به ساحت مقدس الهی باز میدارند.
اما از این میان مرگ بزرگترین آنهاست زیرا شاید انسان از فقر ونداری و بیماری نجات پیدا کند هرگز نمی تواند از مرگ نجات پیدا کند به همین خاطر بزرگترین آموزه ای که انبیا از آن برای هدایت انسان استفاده کرده اند معاد و یاد مرگ است و انسان را بسیار به یاد مرگ دعوت کرده اند.