همیشه تعدادی از دوستان اسیر بودند که به دنبال فرصت مناسبی برای انجام کارهای ضروری عمومی البته به دلخواه و سلیقه خود می گشتند. برای این افراد بهترین استفاده از کمترین ابزار و امکانات در اولویت قرار داشت.
استفاده از رنگ گلهای ناز و کوکب برای ارائه یک نقاشی زیبا، از نخ زیرپوش و کفی دمپایی کهنه برای درست کردن کفش گیوه، از آینه شکسته جهت نگهبانی در داخل آسایشگاهها که از پشت پنجره و هنگام سخنرانی طلبهها یا زمان اجرای تئاتر و ورزش و ... در مناسبتهای لازم انجام می گرفت. نگهبانها از همان دیدبانهای خط مقدم جبهه بودند.
استفاده از سیم خاردار برای درست کردن سوزن و دوخت و دوز گیوه و سوراخ کردن هسته خرما جهت درست کردن مدلهای مختلف تسبیح و درست کردن سنگ به صورت قلب و قران و عکس حضرت امام به بهترین وجه با دست و حجاری روی اینها و نیز استفاده از رنگ آب انار که گاه و بیگاه به عنوان دسِر میآوردند برای ساخت تسبیح و نخ گلدوزیهای مختلف. استفاده از پوست هندوانه و درست کردن مربا که آن را هم گاه و بیگاه برای دسِر میآوردند. استفاده از پودر لباس شویی و نمک و خمیر نان خشک شده روی عکس رادیولوژی جهت تمرین خطاطی با تکهای از چوب که به صورت قلم نی تراشیده میشد. استفاده از هر تکه پاره لباس کهنه، پتو، ملحفه برای درست کردن کلیهبند جهت پیش گیری از سرماخوردگی های داخلی بدن. استفاده از خمیر نان خشک شده جهت درست کردن شیرینی من درآوردی به نام ید واحده! یعنی استفاده مجدد از خمیر نان به علت کمبود غذایی. استفاده مجدد از یک ورق کاغذ پس از تمرین با پاک کردن خط مدادی آن.
استفاده از نخهای لبدوزی لباسهای نو که میدادند و باز کردن با حوصله آن جهت دوخت و دوز دوباره لباسها. استفاده از لبههای سفید "روزنامه حقیقت" که فقط کاغذهای خوبی داشت؛ ولی مطالبش ضد انقلابی بود. بهره گیری از پاکت سیمان و کاغذهای جعبه پودر لباس شویی و تکه کاغذهای مختلف تبلیغاتی که از روی اجناسی که گاهی به اسرا میدادند به دست میآمد برای نوشتن خبرهای رادیویی، اخبار اردوگاهها، مطالب مهم روزمره، دعاها، مطالب ممنوعه، مقالات، سخنرانی های حاج آقا ابوترابی، خبرهای خوبی که از ایران توسط نامهها به وسیله صلیب سرخ میرسید، خبرهایی که از خود صلیب سرخ به دست میآمد و ...
استفادههای مختلف از پوسته توپهای مستعمل و کهنه فوتبال و والیبال برای وصله زدن کفشهای کتانی که همیشه بچهها دچار مشکل بودند یا وصله زدن توپهای دیگر که همیشه کمبود داشتند و باید صرفه جویی کرده و با احتیاط بازی میکردند. استفاده از کارتن ها جهت ساخت تفنگ ژ سه با رنگ پوست انار و همچنین کلاه آهنی و نیز تجهیزات دیگر و به کارگیری آنها در تئاتر و نیز درست کردن دوربین جهت آموزش عکاسی، استفاده روکش تشک و پتو جهت پرده تئاتر.
استفاده از پارچه سفید روی لاشه گوشت وارداتی جهت کارهای تئاتر و یا امور شخصی که به نوبت به آسایشگاهها میدادند و به نوبت بین گروهها تقسیم میشد. استفاده از تشک زیرانداز جهت برگزاری مسابقات کُشتی. استفاده از حلبهای قوطی کنسرو به منظور ساخت سوتهای داوری فوتبال و والیبال، استفاده از لایه رویی کفش کتانی و دوختن آن روی کفی دمپایی جهت بازی فوتبال، استفاده از تکه پارههای لباس کهنه، و تکههای پتو و دوختن و پوشاندن با آن روی قوطی شیر خشک یک کیلویی جهت گرم نگه داشتن چای به صورت فلاکس. استفاده از گونیهای خالی برنج جهت پوشاندن دور حبانه (جای سفالین آب) به منظور خنک نگه داشتن آب در تابستان. استفاده از تیغ مستعمل ریش تراشی جهت درست کردن تسبیح از هسته خرما. استفاده از سیم خاردار با درست کردن میله بافندگی جهت بافت جوراب و نخ حوله نو که سالی یک مرتبه همراه با لباس میدادند. جزء جزء کردن قرآن برای حفظ، به علت کمبود قرآن و زیادی تعداد علاقمندان به حفظ آن. استفاده از سیمهای برق اضافی داخل اردوگاه جهت درست کردن المنت به منظور گرم کردن آب در زمستان برای حمام کردن افراد مریض که هیچ وقت در طول سال های اسارت، حمام اردوگاه آب گرم نداشت.
و ....
مجموعه این ابتکارات و نو آوری ها در پرتو تحریم اقتصادی اسرا توسط دشمن به دست آمده بود. فعل ما می توانین در اسارت بارها صرف شد. اسرای با همت ایرانی نشان دادند که در اوج فشارهای معیشتی و مادی دشمن، مانعی برای رشد و دستیابی خود به آن چه که نیاز دارند، نمی بینند.
----------------------------------------------------------------------------------------------
راوی: روحانی آزاده، سید احمد رسولی