به یاد عبداللهبنحسن، تین ایجر قهرمان کربلا
نوجوانی دوید تا سپر بلای امام و مقتدایش شود. چنان بیخود از خود دوید که دست عمه نتوانست مانع شود.آنقدر خودش را میان عمو و بلایایی که میبارید انداخت که به عمو دوخته و در او حل شد.
آنجا که پای دفاع از مقتدا پیش میآید، نوجوان سر از پا نمیشناسد. برای حمایت، با پا که نه با سر میدود.
میگویند نوجوان سرشار از هیجانات درونی است که با تلنگری به ظهور میرساندش. میگویم آری هیجانات درونی دارد اما تلنگری که برای ظهور میخورد او را منحصر به فرد میکند. بستر تربیتی که موجب اثرگذاری آن تلنگر میشود، مهم است و چیزهای دیگری که جریانساز است.
تینایجری داریم که در خانواده رشادت و شجاعت دیده. عفت و غیرت دیده. محبت مثال زدنی فامیل را دیده؛ پس وقتی خطر برای جان عمو پیش میآید، بیدرنگ جانفشانی میکند. تینایجرهایی هم داریم که الگو گرفتهاند از آن نوجوان و برای دفاع از وطن، سینه سپر کردهاند و نمونهای که خبرنگار بیحجاب غربی را مجبور به پوشش کرد.
حال از تو میپرسم چه میشود نوجوانی با این توانایی و پتانسیل، دغدغهاش طنازی دخترکان و زنان حراج شدهی دم دستی شده باشد. کمی فکر کن. زمینهاش پر شدن چشم و ذهن این تینایجرهای معصوم با ماهوارههای لانه کرده در خانهها نیست؟ دلیلش بی در و پیکری زنان و بیحیا شدنشان جلوی چشم مردان خانوادهاش نیست؟ زنی که برای ولنگاری و محدود نشدن، حیا و حجاب را زیر سوال میبرد و مردی که برای چشمچرانی و محدود نشدن هرزگردیاش ناموسش را حراج نگاه نامردمان میکند، باعث و بانی به فنا رفتن زمینههای رشد و تعالی نوجوان معصوم ما نیست؟
حال این را بشنو و به همه عالم خبر بده. به حسین، شهید کربلا ع، قسم همین تینایجرهایی که به زعم خود زمینههای غیرت، تربیت، حیا و خانوادهخواهیشان را نابود کردهاند، روزی که هل من ناصر مولای غریبشان را بشنوند، لحظهای درنگ نخواهند کرد در یاری و حمایت. میدانی چرا؟
اینان از نسل سلمان فارسیاند اینان خون کیان ایرانی در رگهایشان جریان دارد. اینان شجاعت و غیرت را از علویان جان بر کف به ارث بردهاند. گیرم که چند روزی سرشان را به بازیچههای بیمقدار دنیا گرم کرده باشند. به وقتش همین تینایجرها پای دفاع از حضرتش مردانه خواهند ایستاد. شک نکن.
« و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان...»