نقل کرده اند که مرحوم مقدس اردبیلی سال ها در نجف زیست اما هیچ گاه از آب فرات ننوشید. آن هنگام که در بستر ارتحال افتاد، برخی مجتهدان و عالمان هم عصرش از او اجازه خواستند تا قدری آب فرات در کام او بریزند. وی در جواب سکوت کرد. قدری آب فرات در ظرفی ریخته، برایش آوردند و با اندکی تربت کربلا آمیختند. چون چشم او به آب افتاد گریست آنقدر گریه نمود که بی تاب شد و نتوانست آب را بنوشد و به حالت گریه و عطش از دنیا رفت.