یکی از شعارهای دوازده گانه بهائیت، تحری حقیقت است، به این معنا که هر کس باید خود تحقیق کرده و برای باورهای خود دلیل داشته باشد، از این رو میرزا حسینعلی نوری می گوید: «هر کس باید گوش خود بشنود و با چشم خود ببیند و بخواند و با عقل خود تفکر و تعقل کند.»[۱] با بررسی کتابهای انبیاء الهی متوجه میشویم این حرف تازهای نیست و همۀ به آن امر کرده اند. همۀ انبیاء الهی از آدم تا خاتم، بر این آموزۀ الهی پافشردهاند و از تقلید کورکورانه از پدران و اجداد و نیاکان منع کردهاند، از جمله میتوان به آیات زیر اشاره کرد: 1. «قالوا حسبنا ما وجدنا علیه آبائنا... [ سوره مائده، آیه ۱۰۴] مى گويند آنچه پدران خود را بر آن يافته ايم ما را بس است...» 2. «قالوا إنا وجدنا آباءنا علی أمه [ سوره زخرف، آیه ۲۲] [نه] بلكه گفتند ما پدران خود را بر آيينى يافتيم و ما [هم با] پى گيرى از آنان راه يافتگانيم» اسلام بر این آموزه الهی پای بند است و هر انسانی را از ابتدای بلوغ، به جستجوی حقیقت سفارش میکند، لیکن سران بهائیت که استفاده شعاری از این آموزه میکند، در موارد بسیاری با گفتار و کردار متناقض خود، خلاف این آموزه را به نمایش گذاشتهاند: أ. حسین علی نوری میگویند: «بدون چون و چرا و مقایسه، کلام مرا بپذیرید.»[2] ب. همچنین مینویسد: «حتّی اگر کسی با مدرک، بهاییت را نقد کرد، گوش ندهید.[3] ج. همچنین میگوید: «کور شو تا جمالم بینی و کر شو تا لحن و صوت ملیحم را شنوی و جاهل شو تا از علمم نصیب بری و فقیر شو تا از بحر غنای لا یزالم قسمت بیزوال برداری. کور شو یعنی از مشاهدهی غیر جمال من. و کر شو یعنی از استماع کلام غیر من. و جاهل شو یعنی از سوای علم من. تا با چشم پاک و دل طیب و گوش لطیف به ساحت قدسم در آیی.»[4] باید به برخورد مدعیان تحری حقیقت با متحریان حقیقت اشاره کرد. بهائیتی که زیبایی شعارهایش، دلهای ناآگاه را میفریبد، در نهایت مجبور میشود با متحریان حقیقت به سختی برخورد کند. مجازات بهائیت با این افراد گونههای متفاوتی دارد که از جمله میتوان به طرد روحانی و تشکیلاتی اشاره کرد. پینوشت 1. پیام ملکوت، ص ۱۱. 2. بدیع، ص ۱۴۵. 3. بدیع، ص ۴۵۰. 4. حسین علی نوری، ادعیه حضرت محبوب.