این را برای کسانی میگویم که هنوز از اقتدار و قدرت و غیرت یک ایرانی اطلاع ندارند.
چند لحظه دست نگه داشتم و به فکر فرو رفتم
به نظرم کمی شعارگونه نوشتهام
اما نه! دقیقاً همین است و لازم است گلامها (شخصیت انیمیشن گالیور) را به کمی تفکر وادار کرد.
به تایپ کردن ادامه دادم
اما اگر دوست دارید تنها نمونههایی از اقتدار چند هزار سالهی ایرانیان برایتان بگویم:
اولین آنها جنگهای ایران و یونان است.
وقتی که هخامنشیان سقوط کردند و یونانیها بر ایران مسلط شدند ایرانیان همواره در تلاش بودند که دوباره قدرت را در دست گرفته و این دشمن همیشگی را از میهن خود بیرون کنند.
در نتیجه بعد از سالها اشکانیان (یا همان پارتها) بر سلوکیان پیروز شده و آنها را از میهن خود بیرون راندند و ایران دوباره در دست مردانی از سرزمین خود قرار گرفت. این یعنی یک ایرانی نمیتواند زیر یوغ یک بیگانه باقی بماند.
ایرانیان هرگز به یونانیها روی خوش نشان ندادند و دلیل این امر این است که بعد از روی کار آمدن اشکانیان، دین غالب ایرانیان، زرتشتی بود؛
گرچه دیگر آیینها هم آزادی داشتند.
اما چیز جالبی که وجود دارد این است که ایرانیان در مقابل اسلام و حضور اعراب در ایران نه تنها (بعد از قرنها) مقاومتی نکردند، بلکه در برخی مناطق ایران، اسلام را با آغوش باز پذیرفتند و با کمک اسلام پلههای ترقی را پیش گرفته و بعد از قرنها هنوز بر مذهب اسلام باقی مانده و حتی در همان سالهای ابتدایی حضور اسلام در ایران، ایرانیان شروع به تدوین کتاب و ایجاد علم در سایهی این مذهب کردند و امپراطوری اسلامی با تلاش آنها (و البته بقیه دانشمندان مسلمان) تبدیل به متمدنترین سرزمین با علوم گسترده در عصر خود شد.
ایرانیان در زمان سلوکیان هرگز در آیین و تفکرات آنها ممزوج نشدند و بعد از سقوط حکومت یونانیها در ایران، دوباره به آداب و رسوم گذشته خود بازگشتند.
اما در مقابل اسلام این اتفاق نیفتاد و شاید یکی از دلایل این امر این بود که ایرانیان اسلام را با خوی و خصلت خود بیگانه نمیدانستند و حتی آن را یک آرمان برای ایران شهر خود میدانستند.
تا اینکه در دوران قاجار و پهلوی، ایران به زیر سلطهی استعمارِ غرب درآمد.
====================================================
برای مشاهده ی مطلب بیشتر:
ترامپ، جنگ یا مذاکره (قسمت سوم)