یکی از ارزشهای دوران حکومت پیامبرصلی الله علیه وآله ساده زیستی حاکمان بود که فرهنگ تشریفات جایگزین آن گردید.
امیرالمؤمنین علیه السلام از ابتدای خلافت، به شدت با تشریفات به صورت های مختلف مبارزه کرد و به احیای سنت پیامبرصلی الله علیه وآله همت گماشت.
زمانی که آن بزرگوار از مدینه به کوفه آمد، پیشنهاد شد که به دارالاماره ای رود که سعد ابن ابی وقاص بنا کرده بود، ولی حضرت نپذیرفت و همچون رسول خداصلی الله علیه وآله -مسجد کوفه - را محل حکومت خود قرار داد.
چرا که از نگاه او اساس کاخ نشینی با روح اسلام منافات داشت و از این رو فرمود: «قصر،مرکز تباهی و فساد است.» [فروغ ولایت، ص۴۳۰]
بزرگ ترین آفتی که امروز نظام اسلامی ما راتهدید می کند، همان آفت تاریخی تشریفات است که جامعه اسلامی بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله بدان دچار شد. یعنی نفوذ فرهنگ طاغوتیان و صاحبان زرو زور و تزویر «رسانه های انحرافی » در قلب حکومت اسلامی.
امام راحل این ناخدای کشتی انقلاب می فرماید: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیداکرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت وملت را بخوانیم... آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند، خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند،آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.» .
آن هنگام که به حضرت امیر خبر می رسد که استاندارش در بصره به یک مهمانی اشرافی دعوت شده و بر سر سفره رنگینی نشسته است، برمی آشوبد و استاندار را مورد سرزنش قرار می دهدو می فرماید: «ای پسر حنیف! به من خبر رسید که برسر سفره ای رنگارنگ دعوت شدی و شتابان سوی آن رفتی و گمان نمی کردم که به مهمانی عده ای بروی (و با آنان همساز شوی) که مستمندان و نیازمندان را ازخود می رانند و اشراف و اغنیاء را به خودمی خوانند...
. ای پسر حنیف! بدان که امام ورهبر تو از دنیای خود چیزی جز دو پاره لباس و دو قرص نان برنگزید. البته بدان که نه تو(ونه هیچ احدی) نای چنین زندگی را ندارید ولکن مرا با پرهیز کاری و پاکدامنی و تلاش وکوشش یاری کنید... .»
نهجالبلاغه، نامه۴۵