تصور کنید عدهای را که دچار مصیبت مشترکی شدهاند؛ مثلاً در اثر زلزله خانههایشان خراب شده، عزیزانشان را از دست دادهاند و اوضاع هرکدام بدتر از دیگری است.
این عدۀ مصیبتزده وقتی در یکجا جمع میشوند، آنچنان در اثر مصیبت خوشان محزون و ازخودبیخود میشوند که توجهی بهطرف مقابل ندارند. در اینجا دیگر کسی با دیگری احوالپرسی نمیکند. چیزی که بیشتر از همه آنها را به خود مشغول کرده است، مصیبت خودشان است و مصیبت دیگری بهاندازۀ مصیبت خودشان برایشان اهمیت ندارد.
این مثال، تصویر بسیار ضعیفی از احوال مردم در روز قیامت است؛ همان روزی که مردم آنچنان مشغول خودشان هستند که حتی دوستان صمیمی نیز باوجوداینکه یکدیگر را میبینند ولی از احوال یکدیگر سؤال نمیکنند.
خداوند در قرآن کریم این وضع را چنین بیان میفرماید:
«وَ لا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیما یُبَصَّرُونَهُم ...»[1]
و هیچ دوست صمیمى از دوست صمیمى [حال] نپرسد؛ این در حالى است که آنان را به ایشان نشان مىدهند.[2]
پس ای نفس از خواب غفلت بیدار شو و برای خودت توشه بگیر؛ توشه برای روزی که کسی به درد کسی نمیخورد (إلّا بإذن الله) و تنها چیزی که انسان را نجات میدهد کردار نیک خود اوست.
[1] سوره معارج، آیه 10 و 11
[2] ترجمه مرکز فرهنگ و معارف قرآن