(1). تعهّد گرفتن خداوند از عالمان در آموزش علمشان
امام على (عليه السلام) فرموده است :
«ما اخذ الله سبحانه على الجاهل ان يتعلم ، حتى اخذ على العالم ان يعلم»؛(1)
(خداى سبحان از ناآگاهان چنين پيمانى را نگرفته كه هر چه را نمى دانند بياموزند، اما از عالمان پيمان گرفته و آنان را موظف ساخته كه ، هر چه را خود فرا گرفته اند به ديگران نيز بياموزند).
(1). غررالحكم ، ج 2، ص 749.
(2). تعلیم، هدف بعثت
راجع به رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله و سلّم ـ در قرآن کریم است که: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُْمِیّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیْاتِهِ وَ یُزَکّیهمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَ»
انگیزۀ بعث را در این آیه شریفه ذکر می فرماید که: خدای تبارک و تعالی است که در بین این امیین و بیسوادها و کسانی که تربیت و تعلیم الهی نداشته اند رسول فرستاده است، تا اینکه آیات خدا را بر آنها قرائت کند، و آنها را با قرائت آیات قرآن و تربیتهایی که خود او شده است در تعلیمات الهی، آنها را به مردم عرضه کند و تزکیه کند آنها را و تعلیم کند بر آنها کتاب و حکمت را. در این آیه نکات زیادی هست راجع به اهمیت تربیت معلم و اهمیت تعلیم و تعلم.
(1). سورۀ جمعه، آیۀ 2: اوست خدایی که میان مردم امی، پیامبری از خودشان برانگیخت تا بر آنان آیات وحی خدا را تلاوت کند و آنها را پاکیزه سازد و کتاب و حکمتشان بیاموزد.
(3). خداوند اولین تعلیم دهنده (الذی علم بالقلم* علم الانسان مالم یعلم)
همین که در اولین آیات وحی می فرماید: «اقرأ باسم ربک الذی خلق* خلق الانسان من علق* اقرأ و ربک الاکرم* الذی علم بالقلم* علم الانسان مالم یعلم؛ بخوان بنام پروردگارت که آفرید، انسان را از خون بسته ای آفرید، بخوان که پروردگارت از همه کریم تر است، همان که به وسیله قلم آموخت، به انسان آنچه نمی دانست آموخت»
بهترین شاهد است بر عنایت فوق العاده اسلام به تعلیم و تعلم، «الذی علم بالقلم» قلم مظهرسواد و نوشتن است.
(سوره علق، آیات 1 تا 5) خداوند اولین تعلیم دهنده است.
(4). آزادی از اسارت، پاداش علم آموزی
اسلام، دین علم و دانش است، اسلام دین تعقل و تفکر است، مکتب اسلام دارای فرهنگ انسانسازی است و هادی مردم به راه تعالی و تکامل است.
اسلام میخواهد پیروانش دانا و بینا بار آیند و حداقل از معلومات ابتدایی و قدرت خواندن و نوشتن برخوردار باشند.
پیشوای اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بین مردم بیسواد عصر جاهلیت مبعوث به نبوت گردید. مردمی که از کتاب و درس و از خواندن و نوشتن بهره ای نداشتند و جز از افتخارات احمقانه و تعصبات جاهلانه سخن نمیگفتند.
در چنین محیط عقب افتاده و منحطی اولین آیاتی که از طرف باریتعالی به نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وحی شد، حاوی مطالبی پیرامون علم و قلم و هدایت کننده به مردم به خواندن و نوشتن بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
اقرأ باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق اقرأ و ربک الاکرم الذی علّم بالقلم علّم الانسان ما لم یعلم؛(1)
بخوان به نام خداوند کریمتر از هر کریم. خداوندی که با قلم تعلیم داد و به آدمی آموخت آن را که نمیدانست.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای آن که از طفولیت کودکان مسلمین را به راه تحصیل علم سوق دهد و آنان را به درس خواندن مأنوس سازد، به پدران فرمود:
از حقوقی که فرزندانتان به شما دارند، این است که به آنان کتابت را بیاموزید.
و قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
مِن حق الولد علی والده ثلاثه یحسن اسمه و یعلمه الکتابة و یزوجه اذا بلغ؛(2)
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
سه چیز از جمله حقوقی است که فرزند به پدر دارد.
اول این که برای او اسم نیکو انتخاب نماید.
دوم آنکه کتابت را به وی بیاموزد.
و سوم این که موقعی که بالغ شد، وسایل ازدواجش را فراهم آورد.
به شرحی که در کتب تاریخ آمده، مسلمانان در جنگ بدر بر مشرکین پیروز شدند و جمعی از آنان را به اسارت گرفتند و با خود به مدینه آوردند.
بنا بر این شد که هر اسیری مبلغی را فدیه بدهد و آزاد شود و چون اسیران از نظر تمکن مالی متفاوت بودند، مقرر گردید که هر اسیری به قدر استطاعت خویش فدیه بپردازد.
حداقل فدیه، هزار درهم بود و حداکثرش از چهارهزار درهم تجاوز نمیکرد. برای آن که بدانیم خواندن و نوشتن اطفال مسلمین در نظر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تا چه حد ارزنده و مهم بود، به این جمله که عین عبارت ناسخالتواریخ است، توجه نمایید.
آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به اصحاب فرمود:
اسیران را نیکو بدارید و نیکویی کنید و از مساکین فدیه نخواهید و حضرت صلی الله علیه و آله و سلم حکم فرمودند که هر یک از آن مسکینان که صنعت کتابت میدانستند، ده تن از کودکان انصار را خط بیاموزند و آنگاه آزاد شوند.(3)
آیا چنین امری در دنیا سابقه دارد که لشکر غالب، از لشکر مغلوب، یاد دادن، خواندن و نوشتن را به عنوان غرامت جنگ بپذیرد و اسیران دشمن را آزاد نماید؟ علم برای بشر کمال واقعی و برتری حقیقی است.
علم با جوهر ذات عالم، آمیخته است و در همه احوال با او هست.
اطلاعات و معلومات بشر در چهارده قرن قبل، محدود بود و از اسرار نهفته جهان آفرینش آگاهی نداشت.
اولیای گرامی اسلام در همان زمان کلمه علم را درباره دانسته های محدود آن روز به کار برده و فواید و آثارشان را ذکر نموده اند.(4)
1) سوره مبارکه علق، آیات ابتدایی.
2) مستدرک الوسایل، ج 2، ص 625.
3) ناسخ التواریخ، حالات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، چاپ قدیم، ص 125.
4) شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 3، ص 283.
(5). برتری علم بر عبادت *رسول اکرم و دو حلقه جمعیت
رسول اکرم (ص) وارد مسجد (مسجد مدینه) شد، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود و هر دسته ای حلقه ای تشکیل داده سرگرم کاری بودند:
یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تعلّم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند، هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد. به کسانی که همراهش بودند روکرد و فرمود: «این هر دو دسته کار نیک می کنند و بر خیر و سعادتند». آنگاه جمله ای اضافه کرد: «لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شده ام»، پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلّم اشتغال داشتند رفت و در حلقه آنها نشست.
داستان راستان ج1 .
بحارالانوار، ج1، ص206.
(6). اهمیت تعلیم جوانان
وظیفه کدام است وقتی دوره سطح را در حوزه تمام کردم ، متحیّر مانده بودم که چه برنامه ای برای خودم داشته باشم. دوستانم به درس خارج فقه رفتند ، امّا من سرگردان بودم. بالاخره تصمیم گرفتم جوان های محل را به خانه ام دعوت کنم و برای آنان اصول دین بگویم. تخته سیاهی تهیه کردم و مقداری هم میوه و شیرینی خریدم و شروع به دعوت کردم.
بعد دیدم کار خوبی است ولی یک دست صدا ندارد، طلبه ها مشغول درس هستند و جوانها رها و مفاسد بسیار، در فکر بودم که آیا کار من درست است یا کار دوستان، من درس را رها کرده ام به سراغ جوانها رفته ام و آنها جوانها را رها کرده به سراغ درس رفته اند. تا اینکه یکی از فضلای محترم روزی به من گفت: در خواب دیدم که به من گفتند: لباست را بپوش تا خدمت امام زمان علیه السلام برسی. به محضر آقا رسیدم، امّا زبانم گرفت، به شدّت ناراحت شدم تا اینکه زبانم باز شد. از آقا سؤ ال کردم : الا ن وظیفه چیست؟ فرمودند : وظیفه شما این است که هر کدام تعدادی از جوانها را جمع کنید و به آنها دین بیاموزید. امیدوار شدم و به کارم ادامه دادم.
خاطرات حجهالاسلام محسن قرائتی/ تدوین جواد بهشتی.
(7). یعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَ الْحِکمَةَ
قرآن کریم، آموزش را یکی از اهداف بعثت پیامبران دانسته، می فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یتْلُواْ عَلَیهِْمْ ءَایاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَ الْحِکمَةَ وَ إِن کاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِین ـ خداوند بر مومنان منّت نهاد، هنگامی که در میان آنان، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنان بخواند، و پاکشان کند و کتاب و حکمت بیاموزد، و البته در پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.» (1)
1) آل عمران: 164
(8). یعَلِّمُکم مَّا لَمْ تَکونُواْ تَعْلَمُون
در آیه ای دیگر افزون بر آموزش کتاب و حکمت، آموزش «آن چه را که نمی دانستند» نیز آمده است: « مَا أَرْسَلْنَا فِیکمْ رَسُولًا مِّنکمْ یتْلُواْ عَلَیکمْ ءَایاتِنَا وَ یزَکیکمْ وَ یعَلِّمُکمُ الْکتَابَ وَ الحِْکمَةَ وَ یعَلِّمُکم مَّا لَمْ تَکونُواْ تَعْلَمُون ـ همان گونه که رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما کتاب و حکمت بیاموزد و آن چه را نمی دانستید، به شما یاد دهد.» (1)
1) بقره: 151
(9). امام هزار دینار و هزار حلّه به معلّم داد!
عبدالرحمن سُلَّمی، سوره حمد را به یکی از فرزندان امام حسین علیه السلام آموخت. وقتی سوره را بر پدر قرائت کرد، امام هزار دینار و هزار حلّه به معلّم داد و دهان او را پر از دُرّ کرد. برخی بر امام خرده گرفتند که چرا این مقدار هدیه می دهید! حضرت فرمود: « چگونه این هدیه می تواند با آن چه او به فرزند من عطا کرده، (یعنی آموزش او) برابری کند.» (1)
1) بحارالانوار، ج44، ص 191
(10). بیش از مرواریدهای زمین تا عرش!
امام حسن عسگری علیه السلام نیز می فرماید:
زنی نزد حضرت زهرا سلام الله علیها آمد و عرض کرد: مادری پیر، ضعیف و ناتوان دارم، مساله ای در امر نماز برای او پیش آمده است، مرا نزد شما فرستاده تا پاسخ آن را بگیرم. حضرت به سؤال او پاسخ داد. سؤال دوّم را مطرح کرد، حضرت پاسخ داد. تا ده سؤال را مطرح کرد و پاسخ گرفت، سپس عرض کرد: «بیش از این شما را به زحمت نیندازم!» حضرت فرمود: «هرگاه خواستی نزد من بیا و از من بپرس که جواب خواهم داد. به من بگو اگر کسی خود را یک روز اجیر کرده باشد تا بار سنگینی را در برابر صد هزار دینار روی بام ببرد، آیا برای او مشقّت دارد؟» زن عرض کرد: «خیر» حضرت فرمود: «من در برابر هر پرسش پاداشی بیش از مرواریدهای انباشته ی میان زمین تا عرش می گیرم، پس سزاوار است که [پرسش تو] بر من دشوار نیاید.» (1)
1) بحارالانوار، ج2، ص3