«قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ» (قصص/۲۷)
[شعيب] گفت: «من مىخواهم يكى از اين دو دختر خود را [كه مشاهده مىكنى] به نكاح تو در آورم، به اين [شرط] كه هشت حج (سال) براى من كار كنى، و اگر ده سال را تمام گردانى اختيار با تو است، و نمىخواهم بر تو سخت گيرم، و مرا ان شاء الله از درستكاران خواهى يافت.»
مىتوانيم تمام كارهاى خود را رنگ الهى دهیم. مثلا:
هرگاه صورت خود را مىشوييم، قصد وضو نماييم.
هرگاه مىنشینیم روبه قبله نشينيم.
به جاى مدرك و مقام، براى رضاى خداوند درس بخوانيم.
لباسى كه براى همسر مىخريم، به مناسبت اعياد مذهبى همچون عيد غدير يا تولّد حضرت زهرا عليها السلام باشد.
هديهاى كه براى فرزند خود مىخريم به مناسبت كسب يك كمال معنوى باشد.
همان گونه كه در اين آيه به جاى هشت سال فرمود: به اندازهى هشت حج.
سنّتهاى خوب ازدواج را از انبيا بياموزيم. سنت هایی مانند:
حضور در منزل دختر برای خواستگاری.
گفتگو با دختر حضور پدرش.
شناخت داماد پيش از اقدام به ازدواج.
اگر داماد خوب باشد پيشنهاد ازدواج از جانب پدر دختر ایراد ندارد.
اگر از امين بودن، توانايى و علاقهمندى به كار جوان مطمئن شديم، نداشتن امكانات و مسكن را مانع ازدواج قرار ندهيم.
رعايت نوبت ميان دختران، و ازدواج دختر بزرگتر قبل از كوچكتر، همهجا ضرورى نيست.
پدر نبايد در امر ازدواج ميان دختران، تفاوت بگذارد.
هنگام صحبت براى مهريه، پدر عروس، حداقل مورد قبول را بر اساس توانایی مالی داماد انتخاب كند و پذيرش بيشتر را به اختيار داماد بگذارد؛ و داماد را در تنگنا قرار ندهد.
غريزهى جنسى را جدّى بگيريم. حتّى در خانهى نبوت، براى سلامت محيط خانه و كار، ابتدا به امر ازدواج اقدام و سپس به استخدام توجّه مىشود.
بدون استمداد از خدا و گفتن «ان شاء اللّه»، براى آينده وعدهاى ندهيد.