محمودشفیعی
همزمان با انقلاب صنعتی، دوره محاسبات علمی نیز آغاز شد.اختراعات جدید وشروع ارائه راهکارهایی برای مدیریت ذهن و ارائه شیوه های نوین حل مساله، همچون TRIZ در شرق و تفکر خلاق در غرب و ادامه این روند باعث به وجود آمدن مدل های به روزتر عملیات ذهنی جذاب ،محصول ومشتری محورتر، همچون طراحی تفکر (Design thinking) شد.
تفکر طراحی مجموعه فرآیند ایجاد ایدههای جدید و نوآورانه برای حل یک مسئله است که در همه حوزه های زندگی می تواند نقش آفرینی کند.بهره گیری از این مدل در تولید محصولات فرهنگی بسیار ضروری است زیرا یک سیر کوتاه ایده تا محصول را بر محورمشتری نهایی (End User)ترسیم می کند که سبب تطبیق زیاد محصول دینی با نیازهای واقعی مشتری نهایی می شود ومی تواند با بازارفرهنگی کشور همخوانی بیشتری داشته باشد.
اما تفکر طراحی دارای چند جزء است :
- بررسی نیازهای بالقوه مشتریان
- تعریف مسئله
- ایدهپردازی
- پروتوتایپ سازی (مدلسازی)
- تست محصول نهایی
طراح در روند تفکر ابتداء به نیازهای بالقوه مشتری (یا مخاطب)خود می پردازد سپس به تعریف دقیق مسئله که زوایای مختلف و سخت آن را نشان می دهد می پردازد.این دومرحله بسیار مهم است وباید مبتنی براطلاعات دقیق و روش های علمی و یا تجربی صورت گیرد.
ارائه ایده های بسیار زیاد بدون داوری یا نقد وبا استفاده از روشهای همچون طوفان فکری (Brainstorming)،مرحله سوم تفکر طراحی است که بهتر است بصورت گروهی انجام شود وافراد بدون دغدغه و نگرانی به تولید انواع ایده وراه حل بپردازند.
طراح در این مرحله اقدام به مدلسازی ایده نهایی خود می کند ونمونه محصول را آماده و برای تست نهایی به مشتری نهایی عرضه می کند.
نیاز سنجی، شناخت واثر گذاری بر مخاطب نهایی از ویژگی های مهم تفکر طراحی است که راهکاری مناسب برای سنجش محصول دینی در مراکز تولید( محصولات دینی ) می باشد.