تلاوت قرآن:
-دو نفر با یکدیگر رفیق بودند یکی از آن دو فضل و کمالش بیشتر بود و دیگری بهره چندانی از کمال نداشت.
- از بس که رفیق بی کمال بالای منبر سخنان بی قاعده می گفت روزی رفیق با کمالش به وی گفت:
-هر وقت بالای منبر سخنی بی قاعده گفتی من سرفه می کنم تا بفهمی و سخنت را اصلاح کنی.
-روزی رفیق بی کمال می خواست بالای منبر سوره قاف را تفسیر کند، لذا گفت: قاف (سوره ق1)
-از قضا رفیقش بی اختیار سرفه ای عارض شد و نتوانست خودداری کند و سرفه کرد.
- رفیق منبری اش به خیال آن که قاف را غلط تلفظ نموده، گفت: قوف
- این بار رفیقش عمداً سرفه کرد تا اشتباهش را به او بفهماند.
-رفیق منبری گفت: قیف
-دوستش بار دیگر سرفه کرد. رفیق -منبری گفت: سرفه و مرگ
خلاصه یا قاف است، یا قوف است، یاقیف است دیگر
(لبخند)
پیامبر اسلام ﷺ می فرمایند:
- اِنَّ البَيتَ اِذا كَثُرَ فيهِ تِلاوَةُ القُرآنِ كَثُرَ خَيرُهُ وَ اتَّسَعَ اَهلُهُ وَ اَضاءَ لاَهلِ السَّماءِ كَما تُضى ءُ نُجومُ السَّماءِ لاَهلِ الدُّنيا
-خانهاى كه در آن قرآن فراوان خوانده شود، خير آن بسيار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانيان بدرخشد چنان كه ستارگان آسمان براى زمينيان مىدرخشند.
كافى ج2. ص610